درباره
وب پیش روی شما جاصل تلاش گروه کانون فرهنگی هنری صاحب الزمان (عچ) روستای قالهرمی باشد ما تلاش می کنیم تا به بهترین صورت برنامه های فرهنگی هنری روستا راپوشش دهیم اما اگرکاستی وجود دارد شمابزرگواری نموده عفو فرمایید زیرا بزاعت ما بیش ازاین نمی باشد
جستجو
مطالب پيشين
بایگانی مطالب
لوگوی دوستان
کاربردی
<-PollItems->
خبرنامه وب سایت: آمار وب سایت:
ابر برچسب ها
[مرجع دریافت ابزار و قالب وبلاگ] [ Designed By Ashoora.ir ] |
کانون فرهنگی ، هنری صاحب الزمان (عج) مسجدجامع قالهر
توسط : مدیرکانون اسماعیل سهرابی تاریخ :چهار شنبه 1 آذر 1390 ساعت 4:32 بعد از ظهر
سیری در حیات امام زین العابدین(ع)
فرزندان
نام: على. الف) پسران: 1. امام محمد باقر (ع). 2. زید شهید. 3. عبدالله باهر. 4. عمر أشرف. 5. حسین اكبر. 6. عبدالرحمن. 7. عبید الله. 8. سلیمان. 9. حسن. 10. حسین اصغر. 11. علىاصغر. 12. محمد اصغر. فرزندان
1. جابربن عبدالله انصارى. 1. امیر المؤمنین على بن ابىطالب (ع) (40-35 ق.).
دل نوشته مدیرکانون: پاسدار نهضت کربلا
امام زین العابدین (ع) در سال 37 هجری تولد یافت پدر بزرگوارش امام حسین (ع) وجد بزرگوارش امام علی (ع) است که امام زین العابدین (ع) تنها دوسال از آخر عمر امام علی (ع) را درک کردند . چهره امام چهارم (ع) چون دوران آن حضرت پراضصراب ترین وخفقانی ترین عصر خون ، وارعاب بنی امیه است وجنایات ننگین وسیاه آنان ،صفحات تاریخ سیاه عصر خلافت اموی را سیاهتر وننگین تر از همیشه کرده است،نشان دادن چهره راستین چهارمین پیشوای شیعه امام زین العابدین (ع) دشوارتر و پیچیده تر است .
پاسدار نهضت کربلا
امام زین العابدین (ع) در سال 37 هجری تولد یافت پدر بزرگوارش امام حسین (ع) وجد بزرگوارش امام علی (ع) است که امام زین العابدین (ع) تنها دوسال از آخر عمر امام علی (ع) را درک کردند . چهره امام چهارم (ع) چون دوران آن حضرت پراضصراب ترین وخفقانی ترین عصر خون ، وارعاب بنی امیه است وجنایات ننگین وسیاه آنان ،صفحات تاریخ سیاه عصر خلافت اموی را سیاهتر وننگین تر از همیشه کرده است،نشان دادن چهره راستین چهارمین پیشوای شیعه امام زین العابدین (ع) دشوارتر و پیچیده تر است . پاسدار نهضت کربلا
امام زین العابدین (ع) در سال 37 هجری تولد یافت پدر بزرگوارش امام حسین (ع) وجد بزرگوارش امام علی (ع) است که امام زین العابدین (ع) تنها دوسال از آخر عمر امام علی (ع) را درک کردند . چهره امام چهارم (ع) چون دوران آن حضرت پراضصراب ترین وخفقانی ترین عصر خون ، وارعاب بنی امیه است وجنایات ننگین وسیاه آنان ،صفحات تاریخ سیاه عصر خلافت اموی را سیاهتر وننگین تر از همیشه کرده است،نشان دادن چهره راستین چهارمین پیشوای شیعه امام زین العابدین (ع) دشوارتر و پیچیده تر است . توسط : مدیرکانون اسماعیل سهرابی تاریخ :چهار شنبه 1 آذر 1390 ساعت 3:50 بعد از ظهر
گریستن در سوگ شهدای کربلا تجدید بیعت با عاشورا و فرهنگ شهادت است ا مسئول واحد پژوهش حوزه علیمه قم گفت: گریستن در سوگ شهدای کربلا، تجدید بیعت با عاشورا و فرهنگ شهادت و تغذیه فکری و روحی با این مکتب است.
به گزارش خبرگزاری شبستان از اراک، حجت الاسلام محمدباقر غفوری، مسئول واحد پژوهش حوزه علیمه قم امروز (21آذر) در مراسمی که به مناسبت ششمین روز از سالروز شهادت سید الشهدا حضرت اباعبدالله در حسینیه باب الحوائج روستای قالهر از توابع دلیجان برگزار شود، گفت: صدای مظلومیت حسین بن علی(ع) همیشه تاریخ در گوش جهانیان طنین افکن است.
وی با بیان اینکه اشک برای مصیبت های وارده بر خاندان پیامبر زمینه ساز پرهیز از گناه است، افزود: اشک ریختن نوعی بیعت و امضا کردن پیمان و قرارداد دوستی با سید الشّهدا و ابراز انزجار و تنفر از قاتلان حضرت است.
حجت الاسلام غفوری تصریح کرد: دوستداران و پیروان واقعی امام حسین(ع) باید با مطالعه کتبی که در خصوص فضایل و سیره این امام بزرگوار به رشته تحریر در آمده در راستای احیای اهداف قیام امام حسین(ع) در جامعه بکوشند.
همچنین در حاشیه این مراسم نمایشگاه عکسی از مسیر حرکت کاروان امام حسین (ع) از مکه تا کربلا با عنوان" عاشورا تا عاشورا" در حیاط حسینیه دایر شد که مورد استتقبال پرشور اهالی قالهر قرار گرفت.
در ادامه این مراسم که به همت کانون فرهنگی هنری صاحب الزمان(عج) مسجد جامع قالهر برگزار شد، حاج اسماعیل اخباری از کاشان به مداحی و نوحه سرایی در سوگ شهادت حضرت ثارالله (ع) و اصحاب با وفایشان پرداخت.
لازم به ذکر است، در این مراسم که با صرف ناهار پایان گرفت، از برگزیدگان طرح تابستانی اوقات فراغت 90 با عنوان آسمانی های 5 و 72 برگزیده مسابقات پیامکی ماه محرم تقدیر شد.
توسط : مدیرکانون اسماعیل سهرابی تاریخ :دو شنبه 21 آذر 1390 ساعت 3:50 بعد از ظهر
background-color:#FFFFFF" padding-left:4px; padding-right:4px; padding-top:1px; padding-bottom:1px>
style="font-size: 8pt"> - <-BlogId->"> , <-BlogDescription->, وب پیش روی شما جاصل تلاش گروه کانون فرهنگی هنری صاحب الزمان (عچ) روستای قالهرمی باشد ما تلاش می کنیم تا به بهترین صورت برنامه های فرهنگی هنری روستا راپوشش دهیم اما اگرکاستی وجود دارد شمابزرگواری نموده عفو فرمایید زیرا بزاعت ما بیش ازاین نمی باشد" /> "> " href="<-BlogXmlLink->">
<-BlogTitle->در آسمان بنای عزا بس که محکم است از بار حزن، پشت ملک در فلک خم است هر جا نظر کنم به زمین محفل غم است «باز این چه شورش است که در خلق عالم است » «باز این چه نوحه و چه عزا و چه ماتم است » ارواح انبیاء سلف تا مقربین گشتند زین خروش به عرش برین غمین گفتند کای رسول امین عقل اولین «باز این چه رستخیز عظیم است در زمین » «بی نفخ صور خاسته تا عرش اعظم است » یا رب ندانم این چه خروش است و انقلاب کافکنده در نظام فلک باز پیچ و تاب تاریک گشته مشرق از این ظلم بی حساب «گویا طلوع می کند از مغرب آفتاب » «کآشوب در تمامی ذرات عالم است » زین انقلاب چشم خدا در زمین گریست در حیرتم که این همه غوغا برای چیست؟ در شش جهت تزلزل هفت آسمان ز چیست؟ «گر خوانمش قیامت دنیا بعید نیست؟!» «این رستخیز عالم که نامش محرم است » چون شاه دین به خوان بلا گشت میهمان گشتند کوفیان لعین طرفه میزبان تنها نشد ز سرور لب تشنه، قحط نان «از آب هم مضایقه کردند کوفیان » «خوش داشتند حرمت مهمان کربلا» در گیر و دار دشت غم از فتنه یزید فریاد العطش به سپهر برین رسید بگشود چشم ساقی کوثر ز خلد دید «بودند دیو و دد همه سیراب و می مکید» «خاتم ز قحط آب سلیمان کربلا» بر آل بوتراب نمودند آب سد کشتندشان ز کینه دیرینه و حسد سرها به نیزه رفت به جا ماندشان جسد «زان تشنگان هنوز به عیوق می رسد» «فریاد العطش ز بیابان کربلا»باد خزان وزید به بستان کربلا جاری است خون هنوز ز میدان کربلا از خون تر است جسم شهیدان کربلا «روزی که شد به نیزه سر آن بزرگوار» «در خاک و خون فتاده به میدان کربلا» با آل بوتراب چه ها کرد روزگار؟! تا حشر زین قضیه تو از دیده خون ببار تا نفخ صور جن و ملک گشته دل فکار «روزی که شد به نیزه سر آن بزرگوار» «خورشید سر برهنه بر آمد ز کوهسار» نوشته شده توسط مدیرکانون اسماعیل سهرابی در دو شنبه 7 آذر 1390 درباره وبلاگ وب پیش روی شما جاصل تلاش گروه کانون فرهنگی هنری صاحب الزمان (عچ) روستای قالهرمی باشد ما تلاش می کنیم تا به بهترین صورت برنامه های فرهنگی هنری روستا راپوشش دهیم اما اگرکاستی وجود دارد شمابزرگواری نموده عفو فرمایید زیرا بزاعت ما بیش ازاین نمی باشد فهرست اصلی نویسندگان آرشیو موضوعی دوستان پیوندهای روزانه نوشته های پیشین سایر امکانات <-BlogCustomHtml-> POWERED BY http://www.LoxBlog.com/">
توسط : مدیرکانون اسماعیل سهرابی تاریخ :دو شنبه 7 آذر 1390 ساعت 3:25 بعد از ظهر
به مناسبت هلال ماه محرمدر آسمان بنای عزا بس که محکم است از بار حزن، پشت ملک در فلک خم است هر جا نظر کنم به زمین محفل غم است «باز این چه شورش است که در خلق عالم است » «باز این چه نوحه و چه عزا و چه ماتم است » ارواح انبیاء سلف تا مقربین گشتند زین خروش به عرش برین غمین گفتند کای رسول امین عقل اولین «باز این چه رستخیز عظیم است در زمین » «بی نفخ صور خاسته تا عرش اعظم است » یا رب ندانم این چه خروش است و انقلاب کافکنده در نظام فلک باز پیچ و تاب تاریک گشته مشرق از این ظلم بی حساب «گویا طلوع می کند از مغرب آفتاب » «کآشوب در تمامی ذرات عالم است » زین انقلاب چشم خدا در زمین گریست در حیرتم که این همه غوغا برای چیست؟ در شش جهت تزلزل هفت آسمان ز چیست؟ «گر خوانمش قیامت دنیا بعید نیست؟!» «این رستخیز عالم که نامش محرم است » چون شاه دین به خوان بلا گشت میهمان گشتند کوفیان لعین طرفه میزبان تنها نشد ز سرور لب تشنه، قحط نان «از آب هم مضایقه کردند کوفیان » «خوش داشتند حرمت مهمان کربلا» در گیر و دار دشت غم از فتنه یزید فریاد العطش به سپهر برین رسید بگشود چشم ساقی کوثر ز خلد دید «بودند دیو و دد همه سیراب و می مکید» «خاتم ز قحط آب سلیمان کربلا» بر آل بوتراب نمودند آب سد کشتندشان ز کینه دیرینه و حسد سرها به نیزه رفت به جا ماندشان جسد «زان تشنگان هنوز به عیوق می رسد» «فریاد العطش ز بیابان کربلا»باد خزان وزید به بستان کربلا جاری است خون هنوز ز میدان کربلا از خون تر است جسم شهیدان کربلا «روزی که شد به نیزه سر آن بزرگوار» «در خاک و خون فتاده به میدان کربلا» با آل بوتراب چه ها کرد روزگار؟! تا حشر زین قضیه تو از دیده خون ببار تا نفخ صور جن و ملک گشته دل فکار «روزی که شد به نیزه سر آن بزرگوار» «خورشید سر برهنه بر آمد ز کوهسار» توسط : مدیرکانون اسماعیل سهرابی تاریخ :جمعه 4 آذر 1390 ساعت 11:25 قبل از ظهر
با اشك هاش دفتر خود را نمور كرد در خود تمام مرثيه ها را مرور كرد
ذهنش ز روضه هاي مجسم عبور كرد شاعر بساط سينه زدن را كه جور كرد
احساس كرد از همه عالم جدا شده ست
در بيت هاش مجلس ماتم به پا شده ست
در اوج روضه خوب دلش را كه غم گرفت وقتي كه ميزو دفتر و خودكار دم گرفت
وقتش رسيده بود به دستش قلم گرفت مثل هميشه رخصتي از محتشم گرفت
باز اين چه شورش است كه در جان "واژه" هاست
شاعر شكست خورده ي طوفان "واژه" هاست
بي اختيار شد قلمش را رها گذاشت دستي ز غيب قافيه را كربلا گذاشت
يك بيت بعد واژه لب تشنه را گذاشت تن را جدا گذاشت و سر را جدا گذاشت
حس كرد پا به پاش جهان گريه مي كند
دارد غروب فرشچيان گريه مي كند
با اين زبان چگونه بگويم چه ها كشيد بر روي خاك وخون بدني را رها كشيد
او را چنان فناي خدا، بي ريا كشيد حتي براش جاي كفن؛ بوريا كشيد
در خون كشيد قافيه ها را، حروف را
از بس كه گريه كرد تمام لهوف را
اما در اوج روضه كم آورد و رنگ باخت بالا گرفت كار و سپس آسمان گداخت
اين بند را جداي همه روي نيزه ساخت خورشيد سر بريده غروبي نمي شناخت
بر اوج نيزه گرم طلوعي دوباره بود
او كهكشان روشن هفده ستاره بود
خون جاي واژه بر لبش آورد و بعد از آن... پيشانيش پر از عرق سرد و بعد از آن...
خود را ميان معركه حس كرد و بعد از آن... شاعر بريد و تاب نياورد و بعد از آن...
در خلسه اي عميق خودش بود و هيچ كس
شاعر كنار دفترش افتاد از نفس
توسط : مدیرکانون اسماعیل سهرابی تاریخ :جمعه 4 آذر 1390 ساعت 11:5 قبل از ظهر
|
منوی اصلی
موضوعات وبلاگ
دانشنامه مهدویت
لينک دوستان
پيوندهاي روزانه
نويسندگان
|