درباره

وب پیش روی شما جاصل تلاش گروه کانون فرهنگی هنری صاحب الزمان (عچ) روستای قالهرمی باشد ما تلاش می کنیم تا به بهترین صورت برنامه های فرهنگی هنری روستا راپوشش دهیم اما اگرکاستی وجود دارد شمابزرگواری نموده عفو فرمایید زیرا بزاعت ما بیش ازاین نمی باشد
جستجو
مطالب پيشين
بایگانی مطالب
لوگوی دوستان
ابزار و قالب وبلاگ
کاربردی

<-PollName->

<-PollItems->

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز :
بازدید دیروز :
بازدید هفته :
بازدید ماه :
بازدید کل :
تعداد مطالب : 197
تعداد نظرات : 1
تعداد آنلاین : 1


مرجع کد و اسکریپت

ابر برچسب ها


[مرجع دریافت ابزار و قالب وبلاگ]

[ Designed By Ashoora.ir ]
کانون فرهنگی ، هنری صاحب الزمان (عج) مسجدجامع قالهر

بسمه تعالی

باسلام واحترام خدمت مخاطبین محترم وبلاگ کانون فرهنگی قالهر وعرض تبریک پیشاپیش نوروز خدمن شماسروران گرامی به اطلاع می رساند این کانون جهت پربارنمودن اوقات فراغت نوروزی جوانان ونوجوانان روستای قالهر درنظرداردبرنامه های متنوع ذیل رادرسطح روستای قالهر برگزارنماید.

ضمنا مایلیم انتقادات وپیشنهادات شماسروران گرامی رانیز درخصوص برنامه های خودبدانیم چنانچه مایلید این خدمتگذاران فرهنگی رایاری نمایید نظرات خود را ازطریق پیام کوتاه 30002896300300 برای ما ارسال نمایید تاموردتوجه قرارگیرد

 

برنامه های پیش بینی شده

: -- حضور درمسجد وقرائت دعای فرج امام زمان (عج) درهنگام تحویل سال لازم به ذکراست این مراسم معنوی با نام ویاد شهدامزین می گردد وهفت سین آن به یاد سالهای دفاع مقدس سینهای  جبهه می باشد ( سرنیزه سنگر سوزن و...) بعد ازتحویل سال به اتفاق اهالی برای زیارت اهل قبور وشهدا می رویم

2 - برگزاری یک سری مسابقه فوتسال باعنوان لبیک یاخامنه ای که این مسابقات بین تیمهای قالهریهای مقیم شهرستانهای کاشان ودلیجان وتهران باتیمهای قالهریهای ساکن در روستا برگزار خواهد گردید

3 - دیدار با بیماران ذهنی آسایشگاه دخترانه سمانه دودهک دلیجان که این برنامه در روز چهارم فروردین 1391 با حضور 40 نفراز اعضای خواهران کانون برگزار می گردد

4 - برگزاری 13 مسابقه پیامکی پیرآمون امام زمان (عج) درهر روزاز ایام تعتیلات یک مسابقه وسه جایزه ارزنده 88 کسانی که مایلند سئوالات مسابقات برای آنها ارسال گردد یک پیام خالی به شماره پیامک ما ارسال نمایند88 

5 - برگزاری یک دوره اردوی زیارتی سیاحتی به شهرمقدس قم 40 نفر از افرادفعال کانون در روز 10 فروردین 91

6 - برگزاری یک دوره مسابقه تنس روی میز ویژ ه خواهران در ایام تعتیلات

7 - برگزاری آزمون کلاسهای نهج البلاغه کانون در روز 5 فروردین 91

8 - برگزاری پیاده روی خانوادگی از روستا تامحل پلنگ آ رام به طول سه کیلومتر در روز 13 فروردین 91

9 - اجرای برنامه حفظ قرآن کریم هر روز سه آیه دربین نمازهای یومیه آغاز از روز اول فروردین 91

امید است باعنایت خداوندمتعال وهمکاری اهل فن بتوانیم گامی درجهت پیشرفت فرهنگی برداریم.

لازم به ذکراست درایام نوروز وبعداز اجرای هربرنامه گزارش نحوه اجرا درهمین وبلاگ منتشر خواهدشد.

باما باشید وازبرنامه های متنوع فرهنگی ما استفاده ببرید .



 

پرستش هدف مسجد

(و أنّ المساجد للّه فلا تدعوا مع اللّه أحدا).[11]
«مساجد از آن خداست، پس باید احدی جز او را نخوانید».
در این آیه شریفه، مراد از دعا، عبادت و پرستش است، زیرا در جای دیگر دعا به معنای عبادت آمده است:

(و قال ربّكم ادعونی أستجب لكم انّ الّذین یستكبرون عن عبادتی سید خلون جهنّم داخرین).[12]


«پروردگارتان گفت مرا بخوانید تا دعایتان را مستجاب نكنم، كسانی كه از عبادت من سر كشی كنند بزودی با كمال خواری داخل جهنّم خواهند شد».

در اینكه منظور از كلمه‎ی مساجد در این آیه چیست، میان مفسران اختلاف است، برخی بر آنند كه منظور از مساجد تمام مكان‌هایی است كه در آنجا برای خدا سجده می‌شود و از مصادیق آن، «مسجد الحرام» و سایر مساجد است.[13]


برخی مساجد را اعضای هفتگانه‎ی سجده دانسته اند. این گروه در تأیید ادعای خود، روایتی از امام محمد تقی ـ علیه السلام ـ نقل می‌كنند كه مراد از مسجد، عضوهای هفتگانه بدن آدمی است كه در هنگام سجده باید روی زمین قرار گیرد.[14]
 «مبیدی» نیز گفته است:
«مراد از مساجد، مكان‌هایی است كه برای نماز و ذكر خدا بنا شده است و از «قتاده» در تفسیر این آیه روایت كرده است كه: یهودیان و مسیحیان هنگامی كه وارد معابد خود می‌شدند، به خداوند شرك می ورزیدند. از این رو خداوند به مؤمنان فرمود: «هنگامی كه وارد مساجد می‌شوید خدا را با خلوص نیت بخوانید».[15]


از مجموع آرای مفسران در این زمینه چنین استفاده می‌شود كه مراد از مساجد، همان مكان‌هایی است كه برای عبادت خداوند بنا شده است و از مصادیق آن، «مسجد الحرام» و دیگر مساجد است. تفسیری كه مساجد را عضوهای هفتگانه‎ی سجده دانسته، ممكن است از قبیل توسعه در مفهوم آیه باشد كه این معنا نیز در این آیه منظوره شده است.

نكته‎ی جالب توجه اینكه، خداوند به جهت اهمیت و فضیلت مساجد بر دیگر مكان ها، مسجد را به خود منسوب كرده و متعلق به خود دانسته است تا مزیت آن بر دیگر مكان‌ها روشن شود.
اختصاص مساجد به خداوند كه منزه از صفات حسّی است، جنبه‎ی سمبلیك دارد و اشارتی است بر اینكه مساجد مورد توجه خاص ذات اقدس اوست، بنابراین، در مساجد جز كار خدایی نباید كار دیگری صورت پذیرد و جز مصالح مسلمانان، امر دیگری نباید مطرح شود; با این توضیح در تأسیس مساجد هم نمی‌توان نیتی به جز خدا، و هدفی غیر از اعتلای كلمه‎ی توحید داشت.

تقوا، اساس مسجد

«(منافقان) كسانی (هستند) كه مسجدی ساختند به قصد زیان رساندن بر پیامبر و مؤمنان و تقویت كفر و ایجاد جدایی میان مؤمنان و كمین گاه برای كسانی كه با خدا و پیامبرش از پیش مبارزه كرده بودند. آنان سوگند یاد می‌كنند كه نظری جز نیكی نداشته ایم، اما خداوند گواهی می‌دهد كه آنان دروغ می‌گویند، هرگز در آن به نماز نایست، آن مسجدی كه از روز نخست بر اساس تقوا بنا شده شایسته تر است كه در آن به نماز قیام كنی; چه، در این مسجد، مردانی هستند كه دوست دارند پاك و منزه باشند و خداوند پاكیزگان را دوست دارد».[16]


این آیات در شأن گروهی از منافقان است كه با توطئه‌های «ابو عامر» مسیحی و برای تحقق بخشیدن به اهداف شوم و نقشه‌های شیطانی خود، به ساختن مسجدی در مدینه اقدام كردند كه بعداً به نام «مسجد ضرار» معروف شد; ماجرا از این قرار است كه به هنگام ظهور قدرتمند اسلام در مدینه، «ابو عامر» به شدت ناراحت شد، وی برای مبارزه با اسلام با منافقان «اوس» و «خزرج» همكاری صمیمانه ای آغاز كرد. پیامبر اكرم صلی اللّه علیه و آله و سلّم هنگامی كه از نقشه‌ها و اهداف وی آگاه شد، در صدد تعقیب وی بر آمد، «ابو عامر» از مدینه گریخت و به مكه آمد و از آنجا به طائف و سر انجام به شام رفت و در آنجا رهبری منافقان مدینه را بر عهده گرفت او در نامه ای به منافقان مدینه نوشت كه لشكری از سپاهیان روم به كمكشان خواهد آمد تا محمد صلی اللّه علیه و آله و سلّم و یارانش را از مدینه خارج سازند.

همچنین از آنان خواست برای خود مسجدی نزدیك مسجد قبا بسازند و در موقع نماز، آنجا گرد آیند و زیر نقاب مسجد، برنامه‌های خود را عملی كنند.

هنگامی كه پیامبر اكرم صلی اللّه علیه و آله و سلّم عازم غزوه‎ی «تبوك» بود، گروهی از این منافقان به نزد آن حضرت آمدند و به بهانه‎ی این كه افراد ناتوان و بیمار و پیر مردان از كار افتاده نمی‌توانند در شب‌های بارانی و سرد زمستانی به مسجد قبا بیایند، از پیامبر صلی اللّه علیه و آله و سلّم خواستند تا اجازه دهد كه مسجدی در میان قبیله‎ی خود (بنی سالم) بسازند; پیامبرـ صلی الله علیه و آله ـ فرمود:

«اكنون آماده نبردم و اگر به خواست خداوند متعال باز گشتم، پیش شما خواهم آمد و با شما در آن نماز خواهم گذارد».




 
حضرت فاطمه معصومه (س)در روز اول ذيقعده سال 173 هجري، در شهر مدينه چشم به جهان گشود. اين بانوي بزرگوار، از همان آغاز، در محيطي پرورش يافت که پدر و مادر و فرزندان، همه به فضايل اخلاقي آراسته بودند. عبادت و زهد، پارسايي و تقوا، راستگويي و بردباري، استقامت در برابر ناملايمات، بخشندگي و پاکدامني و نيز ياد خدا، از صفات برجسته اين خاندان پاک سيرت و نيکو سرشت به شمار مي رفت. پدران اين خاندان، همه برگزيدگان و پيشوايان هدايت، گوهرهاي تابناک امامت و سکان داران کشتي انسانيت بودند.
 
سرچشمه دانش
 حضرت معصومه (س) در خانداني که سرچشمه علم و تقوا و فضايل اخلاقي بود، پرورش يافت. پس از آنکه پدر بزرگوار آن بانوي گرامي به شهادت رسيد، فرزند ارجمند آن امام، يعني حضرت رضا (ع) عهده دار امر تعليم و تربيت خواهران و برادران خود شد و مخارج آنان را نيز بر عهده گرفت. در اثر توجهات زياد آن حضرت، هر يک از فرزندان امام کاظم (ع) به مقامي والا دست يافتند و زبانزد همگان گشتند. ابن صباغ ملکي در اين باره ميگويد: ?هر يک از فرزندان ابي الحسن موسي معروف به کاظم، فضيلتي مشهور دارد?. بدون ترديد بعد از حضرت رضا (ع) در ميان فرزندان امام کاظم (ع)، حضرت معصومه (س) از نظر علمي و اخلاقي، والامقام ترين آنان است. اين حقيقت از اسامي، لقب ها، تعريف ها و توصيفاتي که ائمه اطهار (ع) از ايشان نموده اند، آشکار است و اين حقيقت روشن مي سازد که ايشان نيز چون حضرت زينب (س) ?عالمه غير معلمه? بوده است. 
 
مظهر فضايل
 حضرت فاطمه معصومه (س) مظهر فضايل و مقامات است. روايات معصومان (ع) فضيلت ها و مقامات بلندي را به آن حضرت نسبت مي دهد. امام صادق (ع) در اين باره مي فرمايند: ?آگاه باشيد که براي خدا حرمي است و آن مکه است؛ و براي پيامبر خدا حرمي است و آن مدينه است. و براي اميرمؤمنان حرمي است و آن کوفه است. بدانيد که حرم من و فرزندانم بعد از من، قم است. آگاه باشيد که قم، کوفه کوچک ماست، بدانيد بهشت هشت دروازه دارد که سه تاي آن ها به سوي قم است. بانويي از فرزندان من به نام فاطمه، دختر موسي، در آن جا رحلت مي کند که با شفاعت او، همه شيعيان ما وارد بهشت  مي شوند.?
 
مقام علمي حضرت معصومه (س)
 حضرت معصومه (س) از جمله بانوان گرانقدر و والا مقام جهان تشيع است و مقام علمي بلندي دارد. نقل شده که روزي جمعي از شيعيان، به قصد ديدار حضرت موسي بن جعفر (ع) و پرسيدن پرسش هايي از ايشان، به مدينه منوره مشرف شدند. چون امام کاظم (ع) در مسافرت بود، پرسش هاي خود را به حضرت معصومه (س) که در آن هنگام کودکي خردسال بيش نبود، تحويل دادند. فرداي آن روز براي بار ديگر به منزل امام رفتند، ولي هنوز ايشان از سفر برنگشته بود. پس به ناچار، پرسش هاي خود را باز خواستند تا در مسافرت بعدي به خدمت امام برسند، غافل از اين که حضرت معصومه (س) جواب پرسش ها را نگاشته است. وقتي پاسخ ها را ملاحظه کردند، بسيار خوشحال شدند و پس از سپاسگزاري فراوان، شهر مدينه را ترک گفتند. از قضاي روزگار در بين راه با امام موسي بن جعفر (ع) مواجه شده، ماجراي خويش را باز گفتند. وقتي امام پاسخ پرسش ها را مطالعه کردند، سه بار فرمود: پدرش فدايش.
    
فضيلت زيارت
 دعا و زيارت، پر و بال گشودن از گوشه تنهايي، تا اوج با خدا بودن است. دعا و زيارت، جامي است زلال از معنويت ناب درکام عطشناک زندگي؛ و زيارت حرم معصومه (س)، بارقه اميدي در فضاي غبارآلود زمانه، فرياد روح مهجور در هنگامه غفلت و بي خبري، و نسيمي فرحناک و برخاسته از باغستان هاي بهشت است. زيارت مرقد فاطمه معصومه (س)، به انسان اعتماد به نفس مي دهد، و او را از غرق شدن در گرداب نوميدي باز مي دارد و به تلاش بيشتر دعوت مي کند. زيارت مزار با صفاي کريمه اهل بيت (س)، سبب مي شود که زائر حرم، خود را نيازمند پروردگار ببيند، در برابر او خضوع کند، از مرکب غرور و تکبر- که سرچشمه تمامي بدبختي ها و سيه روزي هاست- فرو آيد و حضرت معصومه (س) را واسطه درگاه پروردگار عالميان قرار دهد. بر همين اساس است که براي زيارت آن حضرت، پاداش بسيار بزرگي وعده داده شده و آن، ورود به بهشت است. در اين باره از امام جواد (ع) نقل شده که فرمود: ?هر کس عمه ام را در قم زيارت کند، بهشت از آن اوست?.
 
برگزيدن شهر قم
پس از آنکه حضرت معصومه (ع) به شهر ساوه رسيد، بيمار شد. چون توان رفتن به خراسان را در خود نديد، تصميم گرفت  به قم برود. يکي از نويسندگان در اين باره که چرا حضرت معصومه (س) شهر قم را برگزيد، مي نويسد: ?بي ترديد مي توان گفت که آن بانوي بزرگ، روي ملهم و آينده نگر داشت و با توجه به آينده قم و محوريتي که بعدها براي اين سرزمين پيش  مي آيد - محوريتي که آرامگاه ايشان مرکز آن خواهد بود - بدين ديار روي آورد. اين جريان به خوبي روشن مي کند که آن بانوي الهي، به آينده اسلام و موقعيت اين سرزمين توجه داشته و خود را با شتاب بدين سر زمين رسانده و محوريت و مرکزيت آن را با مدفن خود پايه ريزي کرده است.
 
زيارت حضرت معصومه (س) از منظر روايات
 درباره فضيلت زيارت حضرت معصومه (س) روايات فراواني از پيشوايان معصوم رسيده است. از جمله، هنگامي که يکي از محدثان برجسته قم، به نام ?سعد بن سعد? به محضر مقدس امام رضا (س) شرفياب مي شود، امام هشتم خطاب به ايشان مي فرمايد: ?اي سعد! از ما در نزد شما قبري است?. سعد مي گويد: فدايت شوم! آيا قبر فاطمه دختر موسي بن جعفر (س) را مي فرماييد؟ مي فرمايد: ?آري، هر کس او را زيارت کند، در حالي که به حق  او آگاه باشد، بهشت از آن اوست.?
پيشواي جهان تشيع امام جعفر صادق (س) نيز در اين باره مي فرمايد: ?هر کس او را زيارت کند، بهشت بر او واجب گردد?. و در حديث ديگري آمده است: ?زيارت او، هم سنگ بهشت است?.
 
زيارت مأثور درباره حضرت معصومه (ع)
يکي از ويژگيهاي حضرت معصومه (س)، ورود زيارتنامه اي از سوي معصومان (س) درباره ايشان است که پس از حضرت فاطمه زهرا (س)، او تنها بانوي بزرگواري است که زيارت مأثور دارد. بانوان برجسته اي چون: آمنه بنت وهب، فاطمه بنت اسد، خديجه بنت خويلد، فاطمه ام البنين، زينب کبري، حکيمه خاتون و نرجس خاتون که هيچ شک و ترديدي در مقام بلند و جايگاه رفيع  آن ها نيست. هيچ کدام زيارت مأثور از سوي معصومان (س) ندارند و اين نشان دهنده مقام والاي اين بانوي گرانقدر اسلام است. باشد که شيعيان و پيروان اهل بيت عصمت و طهارت (س) به ويژه بانوان، اين مقام بزرگ و عالي را پاس بدارند و همواره الگو و مظهر عفاف و تقوا و حيا باشند. تنها در اين صورت است که روح باعظمت اين بانوي بزرگ از همه ما خشنود خواهد شد.
 
امام رضا (ع) و لقب معصومه
 حضرت فاطمه معصومه (س) بانويي بهشتي، غرق در عبادت و نيايش، پيراسته از زشتي ها و شبنم معطر آفرينش است. شايد يکي از دلايل «معصومه» ناميدن اين بانو، آن باشد که عصمت مادرش حضرت زهرا (س) در او تجلي يافته است. بر اساس پاره اي از روايات، اين لقب از سوي امام رضا (ع) به اين بانوي والامقام اسلام وارد شده است؛ چنان که فقيه بلند انديش و سپيد سيرت شيعه، علامه مجلسي (ع) در اينباره ميگويد: امام رضا (ع) در جايي فرمود: «هرکس معصومه را در قم زيارت کند، مانند کسي است که مرا زيارت کرده است».
 
کريمه اهل بيت
 حضرت معصومه (س) در زبان دانشمندان و فقيهان گران قدر شيعه، به لقب ?کريمه اهل بيت? ياد مي شود. از ميان بانوان اهل بيت، اين نام زيبا تنها به آن حضرت اختصاص يافته است. بر اساس روياي صادق و صحيح نسب شناس گرانقدر، مرحوم آيت الله مرعشي نجفي، اين لقب از طرف امام صادق (ع) بر حضرت معصومه (س) اطلاق شده است. در اين رؤيا، امام صادق (ع) به آيت الله نجفي که با دعا و راز و نياز، تلاش پيگيري را براي يافتن قبر مطهر حضرت زهرا (س) آغاز کرده خطاب فرمود: برتو باد به کريمه اهل بيت.
 
القاب حضرت معصومه (س)
 به طور کلي، سه زيارت نامه براي حضرت معصومه (س) ذکر شده که يکي از آن ها مشهور و دو تاي ديگر غير مشهور است. اسامي و لقب هايي که براي حضرت معصومه (س) در دو زيارت نامه غير مشهور ذکر شده؛ به قرار ذيل است: طاهره (پاکيزه)،  حميده (ستوده)؛ بِرّه (نيکوکار)؛ رشيده (حد يافته)؛ تقّيه (پرهيزگار)؛ رضّيه (خشنود از خدا)؛ مرضيّه (مورد رضايت خدا)؛ سيده صديقه (بانوي بسيار راستگو)؛ سيده رضيّه مرضّيه (بانوي خشنود خدا و مورد رضاي او)؛ سيدةُ نساء العالمين (سرور زنان عالم). هم چنين محدثّه و عابده از صفات و القابي است که براي حضرت معصومه (س) عنوان شده است.
 
شفاعت حضرت معصومه (س) 
 بالاترين جايگاه شفاعت، از آن رسول گرامي اسلام است که در قرآن کريم، از آن به ?مقام محمود? تعبير شده است. همين طور دو تن از بانوان خاندان رسول مکرم اسلام، شفاعت گسترده اي دارند که بسيار وسيع و جهان شمول است و مي تواند همه اهالي محشر را فرا گيرد. اين دو بانوي عالي قدر، صديقه اطهر، حضرت فاطمه زهرا (س) و شفيعه روز جزا، حضرت فاطمه معصومه (س) هستند. در مورد شفاعت گسترده حضرت زهرا (س) همين بس که شفاعت، مهريه آن حضرت است و به هنگام ازدواج، پيک وحي طاقه ابريشمي از سوي پروردگار آورد که در آن، جمله ?خداوند مهريه فاطمه زهرا را، شفاعت گنهکاران از امت محمد (ص) قرار داد?، اين حديث از طريق اهل سنت نيز نقل شده  است. پس از فاطمه زهرا (س) از جهت گستردگي شفاعت، هيج بانويي به شفيعه محشر، حضرت معصومه (س) نمي رسد. بر همين اساس است که حضرت امام جعفر صادق (ع) فرمودند: ?با شفاعت او، همه شيعيان ما وارد بهشت مي شوند?.
 
سرّ قداست قم
در احاديث فراواني به قداست قم اشاره شده است. از جمله امام صادق (ع) قم را حرم اهل بيت (ع) معرفي و خاک آن را، پاک و پاکيزه تعبير کرده است. همچنين ايشان در ضمن حديث مشهوري که درباره قداست قم به گروهي از اهالي ري بيان کردند، فرمودند: ?بانويي از فرزندان من به نام فاطمه دختر موسي، در آن جا رحلت مي کند که با شفاعت، او همه شيعيان ما وارد بهشت مي شوند?. او مي گويد: من اين حديث را هنگامي از امام صادق (ع) شنيدم که حضرت موسي بن جعفر(ع) هنوز ديده به جهان نگشوده بود. اين حديث والا، از رمز شرافت و قداست قم پرده برمي دارد و روشن مي سازد که اين همه فضيلت و شرافت اين شهر که در روايات آمده، از ريحانه پيامبر، کريمه اهل بيت (س)، مهين بانوي اسلام، حضرت معصومه (س) سرچشمه مي گيرد که در اين سرزمين ديده از جهان فرو مي بندد و گرد و خاک اين سرزمين را، توتياي ديدگان حور و ملايک مي کند.  
 
محبت و مباهات حضرت معصومه (س) به امام هشتم
 مدت 25 سال تمام، حضرت رضا (ع) تنها فرزند نجمه خاتون بود. پس از يک ربع قرن انتظار، سرانجام ستاره اي تابان از دامان نجمه درخشيد که هم سنگ امام هشتم (ع) بود و امام (ع) توانست والاترين عواطف انباشته شده و در سوداي دلش را بر او نثار کند. بين حضرت معصومه و برادرش امام رضا (ع) عواطف سرشار و محبت شگفت انگيزي بود که قلم از ترسيم آن عاجز است. در يکي از معجزات امام کاظم (ع) که حضرت معصومه (ع) نيز نقشي دارد، هنگامي که نصراني مي پرسد: شما که هستيد؟ مي فرمايد: ?من معصومه، خواهر امام رضا (ع) هستم?. اين تعبير، از محبت سرشار آن حضرت به برادر بزرگوارش امام رضا (ع) و نيز از مباهات ايشان به اين خواهر- برادري سرچشمه مي گيرد.
  
سرآمد بانوان
 فاطمه معصومه (س) از جهت شخصيت فردي و کمالات روحي، در بين فرزندان موسي بن جعفر (ع) بعد از برادرش، علي بن موسي الرضا (ع) در والاترين رتبه جاي دارد. اين درحالي است که بنا بر مستندات رجالي، فرزندان دختر امام کاظم (ع) دست کم هجده تن بوده اند و فاطمه در بين اين همه بانوي گران قدر، سرآمد بوده است. حاج شيخ عباس قمي آنگاه که از دختران موسي بن جعفر (ع) سخن مي گويد، درباره فاطمه معصومه (س) مي نويسد: ?بر حسب آنچه به ما رسيده، افضل آن ها، سيده جليله معظمه، فاطمه بنت امام موسي (ع) معروف به حضرت معصومه است.
   
فضيلت بي نظير 
 شيخ محمد تقي تُستري، در قاموس الرجال، حضرت معصومه (س) را به عنوان بانوي اسوه معرفي کرد و فضيلت وي را در ميان دختران و پسران حضرت موسي بن جعفر (ع)، غير از امام رضا (ع) بي نظير دانسته است. ايشان در اين زمينه چنين مي نويسند:  ?در ميان فرزندان امام کاظم (ع) با آن همه کثرتشان، بعد از امام رضا (ع) کسي هم شأن حضرت معصومه (س) نيست?.  بي گمان اين گونه اظهار نظرها و نگرش به شخصيت فاطمه دختر موسي بن جعفر (ع) بر برداشت هايي استوار است که از متن و روايات وارده از ائمه اطهار (ع) به دست آمده است. اين روايت ها، مقام هايي را براي فاطمه معصومه (س) برشمرده اند؛ مقامي که نظير آن، براي ديگر برادران و خواهران وي ذکر نکرده اند و به اين ترتيب، نام فاطمه معصومه (س) درشمار زنان برتر جهان قرار گرفته است.
  
 
به جـــان پاک تو اي دختر امام، ســلام          به هر زمان و مـکان و به هر مقام، سـلام
تويـي که شــاه خراسان بود بــرادر تــو          بـــر آن مقام رفيــع و بـر اين مقام، ســلام
به هر عدد که تکلم شـود به ليل و نهار          هــــزار بـار فـــزون تـر ز هـر کـلام، ســلام
صبح تا شب و از شام، تا طليعه صبــح          بر آستـانه قــدسـت علي الـدوام، ســلام
در آســـمان ولايــت، مــه تمــامي تـــو           ز پاي تا به ســرت اي مـــه تـمـام، ســلام
به پيشگــاه تو اي خواهـــر شه کـَـونين          ز فـرد فـرد خليـق، به صبح و شام ســلام
منم که هر سر مويم به هر زمان گويـد          به جـان پــاک تـو اي دخــتـر امـام، ســلام
 
غروب غمگين
حضرت فاطمه (س) پس از  ورود به شهر قم، تنها هفده روز در قيد حيات بود و سپس دعوت حق را لبيک گفت و به سوي بهشت برين پرواز کرد. اين حادثه در سال 201 هجري رخ داد. سلام بر اين بانوي بزرگوار اسلام از روز طلوع تا لحظه غروب. درود بر روح تابناک معصومه (س) که اينک آفتاب حرم باصفايش، زمين قم را نوراني کرده است. سلام بر سالار زنان جهان و فرزند پيام آوران مهر و مهتران جوانان بهشتي. اي فاطمه! در روز قيامت، شفيع ما باش که تو در نزد خدا، جايگاهي ويژه براي شفاعت داري.
 
 


ولادت امام عسگری علیه السلام

اغلب تاریخ نویسان معتقدند امام عسکری علیه السلام در سال 232 ق در شهر مدینه چشم به جهان گشود و هنوز چندسالی از عمر مبارکش نمی گذشت که به همراه پدر بزرگوارش امام هادی علیه السلام از مدینه به سامرا تبعید شد و در مرکز عسکر (لشکرگاه) تحت نظارت مأموران خلیفه ساکن شد. آن حضرت و پدر بزرگوارشان به مناسبت این که در محل استقرار لشکریان حکومت ناگزیر به سکونت شده بودند، عسکریین علیه السلام (= دو عسکری) لقب یافته اند.

دوران امامت حضرت عسکری علیه السلام

امام یازدهم در سال 254 ق، به دنبال شهادت امام هادی علیه السلام و در حالی که بیش از 22 سال از عمر مبارک آن حضرت سپری نشده بود، منصب امامت را عهده دار شدند و حدود شش سال یعنی تا 26 سالگی به ارشاد و هدایت مردم مشغول بودند. آن حضرت سرانجام در هشتم ربیع الاوّل سال 260 ق به دسیسه معتمد عباسی و در شهر سامرّا به شهادت رسیدند و جنازه مطهرشان در کنار مرقد منوّر پدر بزرگوارشان امام هادی علیه السلام به خاک سپرده شد که میعادگاه شیعیان جهان است و عاشقان ولایت چون پروانه به دور شمع وجودش می چرخد.

طلوع فرخنده

نسیم سحری، جان مایه عشق را به گستره خاک بخشید. آبشاری از نور، از خنده های شادمانه خورشید، به میهمانی زمین آمد. دریچه ای از شادی بر دل ها گشوده شد و ترنّم شکفتن نوگلی معطر، در باغستان توحید، دل ها را مفتون و مجذوب خویش ساخت. امام حسن عسکری علیه السلام روح حماسه، چکاد بلند آفتاب، چهره روشن ایستادگی، سیمای بلند فرزانگی، پگاه پرتبسم ایمان، چراغ دار راه انسان، طلیعه خورشید صداقت و صفا، راه بان فتوت و مردی، یاور ستمدیدگان و محرومان، پاسدار ایمان و آرمان، مدافع حریم مهر نبوی، تداوم بخش راه عدل علوی علیه السلام ، و رسواگر دشمنان اسلام مصطفوی است. اینک در سال یادِ میلاد خجسته آن مولا، سلامی صمیمی و سرشار از گل و باران، بر ساحت آن مرهم زخم های خسته دلان می فرستیم و به شما گرامیان به مناسبت این طلوع فرخنده، تهنیت و شادباش می گوییم.

خورشید یازدهم

اماما! خورشید عدالت را تو پروریده ای. مژده دیرپایی صالحان تویی. شکوه عارفانه ایمان تویی. این تویی که در یک پگاه آفتابین، بر بلندای زمانه می ایستی و به هیئتِ آن منجی می نگری که دست مهربانش همه شمشیرهای ستم را می شکند و آفتاب وجودش، یخ تاریخ را آب می کند؛ هر رنگ تیره و تار را از چهره جهان می زداید و بر گیسوان زمین گل برکت و عدالت و ایمان می زند. سلام بر تو و بر فرزندت حضرت موعود. هم او که می آید تا خدا را تفسیر، عشق را تکثیر، و محبت را تقسیم کند. می آید تا به دادخواهی ستمدیدگان، بیرق عدالت را بر دوش گیرد. خورشید یازدهم! ما هرروز با سبدی دعا به استقبال فرزندت می رویم و در آینه قنوت قلبمان زیارتش می کنیم و بر ضریح چشمانش دخیل می بندیم تا شاهد رویش سبز لحظه ظهورش باشیم. آری، عدالت، پاره ای از تن توست ـ ای امام عسکری ـ و جهان لحظه شمار گل آرایی فرزند تو. اینک بر تو و بر آن خورشید، بر تو و بر آن گل غایب، بر تو و بر نایب بر حق آن غایب، سلامی بی کرانه نثار باد!

مژده طلوع

تو سبزترینی به دیده من! وقتی که می خواهم بر آینه یادها بوسه زنم، صبورانه و پرشکیب می آیی و بر بام بلند تاریخ می ایستی. نسیم، نغمه محمدی می سراید تا طلوع تو را به خورشید مژده دهد. آفتاب هم چهره می پوشاند از شرم دیدار. به شاعران می گویم تو را بسرایند؛ هیچ یک ابهت تو را بر نمی تابند و در ابتدای کلام در می مانند. شاعر سپیده دمان، از راه می رسد، بر دو زانوی ادب می نشیند. کتاب نام نیکویت را ورق می زند. سوره «والشمسِ» رویت را تلاوت می کند و به آیه «واللیلِ» گیسویت سوگند یاد می کند که سپیدتر از تو ندیده است. فجر هم که از راه می رسد، در برابر نور تو رنگ می بازد. تو آن زیباترینی که در سپیده دمی روشن، به خاک، مفهومی آسمانی بخشیدی. سلام بر تو و بر آن دقایقی که از نام مقدّست معطّر شد. سلام بر تو و بر آن دقایقی که به نماز ایستادی ای امام عسکری.

فخر وجود

ای آفتاب مهر تو، روشنگر وجود در پیشگاه حکم تو، ذرّات در سجود
ای شاه عسکری لقب، ای فاطمی نسب! آن را که نیست مهر تو، از زندگی چه سود؟
قرآن ناطقی، تو قرآن پاک را الحق مفسّری ز تو شایسته تر نبود
قربان دیده ای که به بزم تو فاش دید جای قدوم عیسی و موسی و شیث و هود
مدح شما ز عهده مردم برون بود ای خاندان پاک که یزدان تان ستود
از نعمت ولای شما، خاندان وحی منّت نهاد بر همگان، خالق ودود
ای پور هادی ای حسن عسکری، ز لطف بپذیر از «مؤید» دل خسته، این درود

ماه سامر

ای که خورشید فلک محو لقای تو بُوَد ماه را روشنی از نور و ضیای تو بُوَد
معدن جود و سخایی تو که از فرط کرم دو جهان، ریزه خور خوان عطای تو بُوَد
نسبت قامتِ سرو تو، به طوبی ندهم زان که طوبی، خجل از قدّ رسای تو بُوَد
در جوار تو، ز حق خواهش جنّت نکنم جنّت ما، به خدا، صحن و سرای تو بُوَد
تو ظهور پسر خویش طلب کن ز خدا چون که مقبول خداوند، دعای تو بُوَد

فضایل اخلاقی امام عسکری علیه السلام

امام حسن عسگری علیه السلام در همه صفات پسندیده انسانی و اخلاق و فضایل درحد کمال بوده است. آن امام والا مقام در عصر خویش بزرگوارترین، عابدترین، بردبارترین و محترم ترین افراد به شمار می رفته و دارای اندیشه بلند، زبانی گویا و پرجاذبه و برخوردار از اخلاق نیک بوده اند. امام یازدهم شیعیان با مردم بسیار مهربان، و نسبت به ضعیفان و افراد تهی دست بسیار بخشنده بودند. او سالار قبیله ایثار، پیشوای مستضعفانِ خاک و مسجود فرشتگان افلاک بود. سلام سوخته دلانِ عطشان بر آن امام همام باد!

ویژگی های شخصیتی امام علیه السلام

امام حسن عسکری علیه السلام در کلیه صفات و ویژگی های مثبت شخصیتی زبانزد عام وخاص بود. در این میان شجاعت و صلابت روحی، قوت قلب، و جرأت و شهامت، از ویژگی های شخصیتی ایشان به شمار می آید. آن بزرگوار به همه انسان ها عشق می ورزید و همواره با آنان به نیکی و احسان رفتار می کرد. بدین جهات بود که نگاهش تا اعماق جان نفوذ می کرد و چون پناهی مطمئن برای بی پناهان و امید ناامیدان بود. امام حسن عسگری علیه السلام در سختی ها یاور شیعیان بود و در عبور از گذرگاه های سخت و پرپیچ وخم، هم چون چراغی روشنگر راه.

نمودار خلوص و پاکی

امام حسن عسگری علیه السلام سرچشمه ایمان و جلوه ای از نور الهی بود. در سیمای تابناکش نور عشق و ایمان خانه داشت و در رازونیاز شبانه اش با پروردگار خلوص و پاکی موج می زد. پیشوای یازدهم ما به عبادت، تهجد، و نماز شب بسیار اهمیت می داد، به طوری که هیچ گاه آن را ترک نمی کرد. همین که پاسی از شب می گذشت از خواب بر می خاست، وضو می گرفت، و به رازونیاز با پروردگار متعال می پرداخت.

صداقت کلام و صفای باطن امام علیه السلام

امام حسن عسکری علیه السلام با وجود پربرکتش، زندگی را با تمام زیبایی ها معنا می کرد. صفای باطنش، صداقت کلامش و دستان پر محبتش، به قلب ها گرمی می بخشید و نیروی پایداری و مقاومت می داد. آن روزها، با وجود امام عسکری علیه السلام ، زندگی معنای دیگری داشت. توفان حوادث در برابر اراده استوارش، به نسیمی زندگی بخش بدل می شد و انبوه مشکلات با کلام آرام و اطمینان بخش او به کنار می رفت. آرامش و استواری او قلب ها را آرام می کرد و بر زخم های دیرینه شیعیان مرهم می نهاد. چون صخره ای نفوذناپذیر، از دسترس فرومایگان به دور بود و به بلندای عزت و مردانگی اش خس وخار را راهی نبود.

در مسیر تربیت مردم

امامان پاک، هم چون پیامبر گرامی اسلام صلی الله علیه و آله وسلم پیوسته در تعلیم و تربیت مردم می کوشیدند. آنان، در تمامی اوقات به راهنمایی و تربیت مردم پایبند بودند. رفتار و گفتار و معاشرت و حتی هرگوشه از زندگی روزمره آنان، آموزشگر کسانی بود که با آنان تماس داشتند. هرکس در هر وقت با آنان می نشست برایش ممکن بود که از اخلاق و دانش آنان بهره مند شود و اگر سؤالی داشت، می توانست مطرح کند و پاسخ آن را بشنود. امام حسن عسکری علیه السلام یکی از این مربیّان الهی بود که همواره با رفتار و گفتار خویش نکته های پندآموز و نغز به پیروان راستین خویش، و حتی دشمنان اهل بیت علیهم السلام ، می آموخت. آری، شخصیت آن حضرت چنان بود که دوست و دشمن را تحت تأثیر قرار می داد و تحوّل عمیق در افکار و اعمال مردم پدید می آورد.

سخنان آرامش بخش امام علیه السلام

امام حسن عسکری علیه السلام الگوی محبت و آرامش است؛ زیرا محبت، با او معنا می گرفت و در نگاهش موج می زد و از دستان پرمهرش جاری می شد و گونه های یخ زده را شوق زندگی می داد. وقتی یاران امام علیه السلام از سختی ها به جان می آمدند و زمانی که شیعیان تمام درها را به روی خود بسته می یافتند، کلمات گوهربار امام یازدهم، آرامش را به جان هایشان ارزانی می کرد. پرده های اندوه و ناامیدی با کلمات اطمینان بخش و پرجاذبه آن حضرت به کنار می رفت و نوری از امید و شادی بر قلب های خسته شیعیان تابیدن آغاز می کرد.

فروتنی امام عسگری علیه السلام

فروتنی از فضایل اخلاقی است که موجب مودت و پیوستگی بیشتر در میان اعضای جامعه می شود و زندگی اجتماعی را رضایت بخش و مطبوع می سازد. این صفت نیکو، افراد را به هم نزدیک می کند و مشارکت های اجتماعی را افزایش می دهد و زمینه بهبود و ارتقای جامعه را فراهم می آورد. امام حسن عسکری علیه السلام درباره تواضع می فرمایند: «تواضع نعمتی است که بر آن حسد برده نمی شود.

گشاده رویی امام علیه السلام

گشاده رویی و داشتن چهره شاد و خرم سبب گسترش شادی و نشاط و افزایش کارایی در جامعه می شود. همان طور که دل مردگی، بی نشاطی و داشتن چهره عبوس، غمگین و اخم آلود موجب گسترش افسردگی و کاهش کارایی و ثمربخشی افراد می شود. جامعه زنده و پویا، جامعه ای است که در آن نشاط، لبخند، شوخ طبعی و شادابی حاکم است. رسول گرامی اسلام صلی الله علیه و آله وسلم همواره چهره گشاده داشت و با افراد با خوش رویی برخورد می کرد و از این طریق موجب جذب افراد به دین مبین اسلام می گردید. پیشوایان دینی، ما هریک، از این فضایل بهره مند بودند که از جمله آنان می توان به خورشید یازدهم، امام حسن عسکری علیه السلام ، اشاره نمود. بزرگ مردی که در گشاده رویی و انبساط خاطر سرآمد زمان خویش بود، به گونه ای که افراد پروانه وار دور شمع وجودش می چرخیدند واز زلال اندیشه و اخلاق کریمانه اش بهره ها می جستند.

عابد و زاهد در کلام امام حسن عسکری علیه السلام

عبادت و رازونیاز با خدا، بدون شک دیواره درون را در برابر تهدید حوادث، مستحکم می کند و اراده را پولادین و تصمیم را استوار می سازد. زهد و پارسایی، روح را طراوت و تازگی می بخشد، روان را صیقل می دهد و انسان را از تسلیم، تردید، ترس، تزلزل، شکست و انزوا می رهاند. امام حسن عسکری علیه السلام افراد پارسا، عابد و زاهد را این گونه معرفی و توصیف می نمایند: «پارساترین مردم کسی است که به هنگام شبهه توقف کند؛ عابدترین مردم کسی است که واجبات را انجام دهد؛ زاهدترین مردم کسی است که حرام را ترک نماید؛ و کوشنده ترین مردم کسی است که گناهان را رها سازد».

الهام بخش فضیلت

باز هم به یاد مردی از دودمان رسالت سخن می گوییم که نور امامت را بر دل ها و دیده های شیعه می افشاند. نامش رمز نیکویی ها و زیبایی ها است و یادش الهام بخش عفاف و فضیلت. وقتی در کوچه پس کوچه های تاریخ می گردیم و اعماق تاریخ را می کاویم، به گوهرهای درخشانی بر می خوریم که فخر بشریتند و به بودن و زیستن، معنی می بخشند. امام حسن عسکری علیه السلام یکی از این گوهرهای نفیس است و شیعه را همین افتخار بس، که به پیشوایی این زبدگان آفرینش معتقد است و حقانیت آنان را باور کرده است. امام یازدهم، هم چون نیاکان خویش، بار سنگین «هدایت امت» را بر دوش می کشید و در عصر حاکمیت ستم، خود را فدای روشنگریِ راه ایمان و حق ساخت. امام حسن عسکری علیه السلام بزرگ مردی است که دوست و دشمن، به فضیلت و دانایی و زهد و عبادت او گواهی داده اند و جز این نیز انتظاری نیست.

آبروی دو عالم

سلامت باد اماما، ای جلوه روشن صداقت و ایثار؛ سلامی به صراحت حق، به روشنایی یقین و به زلالی ایمان. سلام بر تو که برکت دستانت، پایگاه توحید را از لوث اصنام پاکیزه کرد؛ سلامی به پاکی عفاف و صفای صبح. سلامت بادای امام همام؛ ای محبوب نیلگون امامت؛ سلامی به صفای جبهه های نور، به عطر عبادت رزمندگان و به حرارت عشق سنگرنشینان. سلامت باد،ای آبروی دو عالم؛ ای خورشید یازدهم؛ ای حسن عسکری؛ ای فرزانه ترین فریاد تشیع سرخ؛ سلامی به حرارت شوق، به روشنی شفق و به قداست اشک سرخ. امام حسن عسکری علیه السلام پژواک رسای سخن عشق است. آن روز که طلوع کرد، گلبانگ سرافرازی توحید و یگانگی را نوای هر روزمان کرد و مقدّر فرمود که با هم به عشق سخن گوییم. درود خدا بر این امام همام باد!

در هوای عشق تو

ای مقدس ترین مرد پاک؛ ای امام عسکری، فراموش مکن که ملتی سر در هوای عشق تو دارد و با یاد و نام تو و فرزندت حضرت ولی عصر(عج) از گم راهی و جهل به سوی نور پرواز می کند. یاد و نام مهدیِ تو گرمابخش دل های خستگان و درماندگان است.ای پدر امام مستضعفان، به خورشید دوازدهم بگو که جلوه کند و با جلوه گری اش سیمای پرطراوتِ اسلامِ نابِ محمدی را رونق ببخشد.

روایات

امام حسن عسکری علیه السلام می فرمایند:

جدال مکن که ارزش ات را می کاهد و زیاد شوخی مکن که بر تو دلیر می شوند.

بهترین دوست کسی است که اشتباه تو را فراموش کند و نیکی تو را از یاد نبرد.

در رعایت ادب، تو را همین کافی است که از آنچه برای دیگران بد می دانی، دوری کنی.

هرکس بر مرکب باطل سوار شود، در سرزمین پشیمانی فرود خواهد آمد.

دو خصلت، بالاترین اوصاف است: ایمان به خداوند و سودمند بودن برای برادران دینی.

ابراز شادی و شعف در برابر افراد پریشان و گرفتار، از ادب انسانی محسوب نمی شود.

کسی که برادر دینی اش را پنهانی نصیحت کند، او را آراسته و اگر در انظار مردم از او انتقاد کند، وی را زشت جلوه داده است.

از نشانه های فروتنی سلام کردن به همه و نشستن در پایین مجلس است.

خنده بی مورد نشانه نادانی است.

از جمله گرفتاری های کمرشکن، همسایه ای است که چون خوبی یا کار نیکی را ببیند آن را پنهان سازد و چون بدی ببیند آن را افشا کند.

عبادت در زیادی روزه و فزونی نماز نیست؛ بلکه به بسیاری تفکر در امر خداوند است.

خشم کلید هر بدی است.

گستاخی فرزند بر پدر در ایّام کودکی مایه ناسپاسی او در ایّام بزرگ سالی اوست.

از جمله گناهان نابخشودنی این است که گفته شود:ای کاش جز بر این گناه مؤاخذه نشوم.

چه زشت است برای مؤمن تمایل به چیزی که مایه خواری اوست.



 

سم الله الرحمن الرحیم درمجلسشاهنشاهی ، هم سنا و هم شورایش مردم هیچ دخالتی نداشتند در این موقع كهانتخاباترا می خواهید شروع كنید ، من با اینكه بعضی مطالب را نوشته ام و پخش شده است ، معذلك چون امر مهم است و من احتمال می دهم كه یك وقت مسوولیتی به من متوجه باشد ، و من برای اداء وظیفه باز چند كلمه عرض می كنم . ملت ما ازمجلسزمان رضاشاه و محمد رضا پهلوی ، یك خاطرات تلخی دارد .

من قبل از زمان رضا خان هم یاد دارم بعضی از دوره هایانتخاباترا و حاضر بعضی حوزه های انتخاباتی هم بوده ام . از آن زمانی كه من یادم است تا حالا ،مجلسشورای ملی یك لفظی بوده است كه بی محتوا مجلسشورای ملی معنایش این است كه ملت اشخاصی را خودشان تعیین كنند و آنها هم به شور بنشینند و مصالح كشور خودشان را تعیین كنند .

قبل از آمدن رضاخان ، زمان احمدشاه ، امرانتخاباتبا خان ها بود و مالكین بود و گردن كلفت های هر منطقه ، آنوقت دولت نفوذ نداشت لكن شاهزاده هائی كه دارای ملك بودند و خان هایی كه دارای قدرت بودند و قلدرهایی كه در اطراف كشور بودند ، آنها رعیت های خودشان را ، مردم خودشان را با زور می آوردند پای صندوق ها و هرچه آنها می گفتند اینها هم عمل می كردند .

در زمان رضاخان ، آنوقت كه قدرت پیدا كرد و در زمان محمدرضامجلسباز به ملت كار نداشت ،مجلسشورای ملی نبود .

آن اول را باید بگوئیممجلسخان ها و این را بگوئیممجلسشاهنشاهی ، هم سنایش ، هم شورایش ، مردم هیچ دخالتی نداشتند و مردم هم كه می دیدند كه كاری از آنها نمی آید ، كنار می نشستند و می دیدند كه اشخاصی را كه می برند درمجلس، یك اشخاصی هستند كه خود آنها ساخته اند و مصلحت مملكت تو كار نیست ، حرف البته همیشه بود ، همیشه حرف و ثناخوانی و ترقیات ، هم در زمان محمدرضا بود و هم در زبان آنهائی كه او را تعیین كرده بود .

اگر الان صورتمجلسهایی آن وقت پیدا بشود ، می بینید كه سر تا تهمجلسبه ثنا و مدح محمد رضا و كسانی كه به او مربوط بودند می گذشت .

در آن زمان مسوولیت ملت نداشت برای اینكه قدرت نداشت و تحت سلطه خان ها در آن وقت و تحت سلطه این دو نفر ، رضا و

محمدرضا در این دوره و ملت هم هیچ كاری از او نمی آمد و نمی توانست ، نفس هم نمی توانست بكشد ، از این جهت هر مسوولیتی پیش خدا و پیش نسل های آینده متوجه می شد ، بر خان ها و بر وكلای خان ها در آن زمان بود و بر رضاخان و محمدرضاو وكلای منسوب از قبال اینها در این زمان بود . این مال آن زمان .

امروز سرنوشت اسلام و كشور به دست ملت است این تلخی مطالب و بی بند و باریانتخاباتو مجلسو امثال ذلك شاید یك وقت اسباب این بشود كه بعضی ها گمان كنند كه خوب حالا هم مثل آنوقت است و به اصطلاح آدم مارگزیده از ریسمان خط و خالدار هم می ترسند و ملت ما مار گزیده است ، استعمار گزیده است ، خان گزیده است و محمدرضا و رضاخان گزیده است ، از این جهت یك وقت می بینید كه در ذهنشان می آید كه خوب این هم مجلسی مثل آنمجلسها ، لكن همه باید بدانند كه امروز هیچ قدرتی نیست كه بتواند یك وكیل را تحمیل كند ، از رئیس جمهور گرفته تا ارتش ، تا شهربانی ، ژاندارمری ، خان ها هم كه دیگر چیزی از آنها باقی نمانده است .

واشراف و اعیان هم همین طور ، متنفذینی هم نداریم ، هیچ كس الان در ایران ، هیچ مقامی در ایران نیست كه قدرت این را داشته باشد كه یك وكیل تحمیل كند .

بنابر این امروز مسوولیت به عهده ملت است ، ملت اگر چنانچه كنار بنشیند ، اشخاص مومن ، اشخاص متعهد كنار بنشینند و اشخاصی كه نقشه كشیده اند برای این مملكت از چپ و راست ، آنها وارد بشوند درمجلس، تمام مسوولیت به عهده ملت است ، هر قدمی كه بر ضد اسلام بردارند ، در نامه اعمال ملت نوشته می شود ، هر كاری كه انجام بدهند مسوولیتش متوجه ملت است

امروز سرنوشت اسلام و سرنوشت مسلمین در ایران و سرنوشت كشور ما به دست ملت است و اگر مسامحه كنند در این امر ، اهمال كنند ، نروند و رای ندهند ، مسوولیت متوجه خود آنهاست عینا ، و اگر بروند و در تشخیص مسامحه كنند و اشخاص متعهد مسلم ، كسانی كه برای كشور و اهالی كشور ارج قائل هستند ، كسانی كه نمی خواهند زمام امور كشور ما به دست چپ بیفتد یا به دست راست بیفتد ، این اشخاص را اگر چنانچه تعیین كنند ، به تكلیف خودشان عمل كرده اند و اگر چنانچه مسامحه در این امر كنند و آنها پیش ببرند ، آنهائی كه می خواهند ما را به زنجیر چپ و راست بپیوندند و ما را اسیر كنند در دست قدرت های بزرگ ، اگر آنها پیش ببرند و شما ساكت باشید ، تمام مسوولیت متوجه شماست .

امروز مسوولیت بزرگی به عهده همه ماست ، من آن مقداری كه قدرت دارم برای گفتن ، در عین حالی كه حال من حال نقاهت است ، احساس وظیفه می كنم و به ملت عرض می كنم و اگر ملت به این حرف گوش نكرد ، من حجت دارم ، فردا در پیشگاه خدای تبارك و تعالی از من سوال خواهد شد ، من عرض می كنم در آنجا كه من به ملت ، مصالح و مفاسد را گفتم ، من گفتم به اینكه اگر شما مسامحه كنید ، آنهایی كه می خواهند شما را به بند بكشند ، آنهایی كه با اسلام مخالفند ، آنهایی كه با جمهوری اسلام از اول تا حالا مخالفت كرده اند ، آنها خواهند پیش برد و اگر چنانچه خدای نخواسته آنها پیش ببرند و مملكت ما باز برگردد به حالی كه سابق بود ، یا به دست چپی ها بیفتد یا به دست راستی ها بیفتد تمام مسوولیتش به عهده شماست .

امروز مثل زمان سابق نیست ، مثل زمان رژیم سابق نیست . رژیم سابق شما نمی توانستید ، قدرت نداشتید ، امروز قدرت دارید برای اینكه حفظ كنید حیثیت اسلام را و حفظ كنید مصالح كشور را و حفظ كنید استقلال خودتان را و حفظ كنید آزادی خودتان را .

اگر مسامحه كنید ، در پیشگاه خدای تبارك و تعالی ، اگر نروید و رای ندهید و آنها كه جدیت دارند به اینكه وارد بشوند درمجلسو به هم بزنند اوضاع ایران را ، آنها خدای نخواسته بروند ، مسوولیتش به عهده شماست مستقیما .

مسوولیت همه طبقات دارند ، مراجع مسوولند ، علما مسوولند ، ائمه جماعت مسوولند ، خطبا مسوولند ، تجار مسوولند ، بازرگانان مسوولند ، دانشگاهی ها مسوولند ، طلاب علوم دینیه مسوولند ، كارگرها مسوولند ، همه مسوولند ، تمام قشرهای مملكت مسوولند ، امروز روزی است كه آنهایی كه از اول تا حالا مخالف با جمهوری اسلامی بودند ، اسلام را مخالف مقاصد خودشان می دیدند ، آنها به دست و پا افتاده اند و دارند تبلیغات می كنند .

اگر مومنین كنار بروند ، آنهایی كه متعهد به اسلام هستند كنار بروند و اینها بیایند و قبضه كنند ، مثل صدر مشروطه كه رفتند كنار

اشخاصی كه متعهد بودند و قبضه كردند مشروطه را آنهایی كه متعهد به اسلام نبودند ، اسلام را به آنجا كشاندند كه همه دیدید .

اگر در صدر مشروطه علما آمده بودند در میدان ، مومنین آمده بودند ، روشنفكرهای متعهد آمده بودند و مسلمان های متعهد آمده

بودند و قبضه كرده بودندمجلسرا و نگذاشته بودند كه دیگران بیایندمجلسرا بگیرند ، ما به این روزگار نمی رسیدیم ، ما مملكت مان خراب نمی شد ، ما عزتمان از بین نمی رفت لكن شیاطینی كه در آنوقت بودند ، بیخ گوش اینها خوانده اند كه شما در سیاست

داخل نشوید ، سیاست است این ، شما را به سیاست چه و آنها باور كردند كه خیرخواه هستند .

امروز هم همان مسائل ممكن است در یك قشرهائی پیش بیاید كه بگویند ما چكار داریم به این كارها ، این كارها مال اشخاصی است كه خودشان می كنند . باید همه بدانند كه همه تان مسوولید ، همه معاقب هستید ، فردا در پیشگاه خدای تبارك و تعالی نه ملا حجت دارد اگر عمل نكند و نه كاسب حجت دارد اگر عمل نكند و نه زارع حجت دارد اگر عمل نكند و نه دانشگاهی و نه دانشجو و نه طلاب علوم دینیه ، كارگر و كارفرما ، همه در پیشگاه خدای تبارك و تعالی مسوول هستید و در پیشگاه ملت و نسل های

آتیه هم مسوول هستید . گمان نكنید كه به ما چكار دارد .

خیر ، همه چیز به شما مربوط است . امروز مثل زمان سابق نیست كه بگویید كه قدرت نداشتیم ، نمی توانستیم . امروز می توانید ، امروز همه قدرت دست ملت است ، امروز رئیس جمهور ، رئیس ارگان هر رئیس ارتش ، با شما ، با آن بازاری مثل هم هستید ، در امر ، نه او می تواند به شما تحمیل كند و نه شما می توانید تحمیل كنید و نه شما زیر بار می روید .

امروز همه مسوولیم . امروز همه باید با هم پای صندوق ها برویم و همه با اشخاص متعهد مسلم ، كسانی كه نه گرایش چپ دارند ، نه گرایش راست دارند ، نه ما را می خواهند به آنها بفروشند ، نه ما را می خواهند به آن طرف بفروشند ، این اشخاص را تعیین كنید تا سرنوشت شما و سرنوشت اسلام ، سرنوشت صحیح باشد .

خدایا ! من ادا كردم وظیفه كه به عهده من است در این حالی كه ضعف و نقاهت دارم و تو را شاهد می گیرم كه من برای ادای وظیفه این مسائل را می گویم و انشاءالله برای روز اول سال مسائل مهمی دارم كه اگر چنانچه زنده ماندم تا آنوقت آن مسائل را می گویم .

والسلام علیكم و رحمه الله و بركاته