درباره

وب پیش روی شما جاصل تلاش گروه کانون فرهنگی هنری صاحب الزمان (عچ) روستای قالهرمی باشد ما تلاش می کنیم تا به بهترین صورت برنامه های فرهنگی هنری روستا راپوشش دهیم اما اگرکاستی وجود دارد شمابزرگواری نموده عفو فرمایید زیرا بزاعت ما بیش ازاین نمی باشد
جستجو
مطالب پيشين
بایگانی مطالب
لوگوی دوستان
ابزار و قالب وبلاگ
کاربردی

<-PollName->

<-PollItems->

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 1
بازدید دیروز : 1
بازدید هفته : 109
بازدید ماه : 119
بازدید کل : 11335
تعداد مطالب : 197
تعداد نظرات : 1
تعداد آنلاین : 1


مرجع کد و اسکریپت

ابر برچسب ها


[مرجع دریافت ابزار و قالب وبلاگ]

[ Designed By Ashoora.ir ]
کانون فرهنگی ، هنری صاحب الزمان (عج) مسجدجامع قالهر

ا حضور مردم در انتخابات شکست مجدد دشمن را به همراه دارد ا

امام جمعه شهرستان دلیجان گفت: حضور پر شور ملت ایران در انتخابات مجلس شورای اسلامی شکست مجدد دشمنان نظام و تضعیف سلطه و استکبار جهانی را به همراه دارد.

 

به گزارش خبرگزاری شبستان از اراک، حجت الاسلام غلامرضا نیشابوری، امام جمعه شهرستان دلیجان امروز(30بهمن) در مراسم تقدیر از ممتازین درسی اعضای کانون فرهنگی هنری صاحب الزمان(عج) مسجد جامع قالهر از توابع دلیجان گفت: دانش آموزانی که امسال برای اولین بار در انتخابات حاضر می شوند، به عنوان رای اولی ها در سرنوشت کشور خودسهیم هستند.
 

وی افزود: امروزه با توجه به تبلیغات و فضا سازی هایی که رسانه های غربی برای کمرنگ جلوه دادن حضور مردم در پای صندوق های رای انجام می دهند شرکت پرشور ملت ایران در انتخابات یک وظیفه ملی و شرعی است.


حجت الاسلام نیشابوری با بیان اینکه انتخابات مظهر دخالت مردم در سرنوشت خود است بیان کرد: یکی از فرصت هایی که مردم می توانند در سرنوشت خود تاثیر گذار باشند انتخابات است دشمن دنبال این است که مردم کمتر در این عرصه مهم سیاسی شرکت کنند همانگونه که رهبری فرمودند حضور مردم در انتخابات دشمن شکن خواهد بود، ملت فهیم ایران اسلامی با دشمن شناسی باید ترفندهای پیچیده دشمن را بشناسند و خنثی کنند.


وی با بیان اینکه پروژه افزایش قیمت سکه و ارز برای نارضایتی مردم و عدم شرکت آنان در انتخابات از سوی دشمنان خارجی و داخلی طراحی شده است ادامه داد: در این جریان دشمن درصدد است شرایط اقتصادی و فرهنگی را به گونه ای پیش ببرد که به مردم بگوید ما در شرایط شعب ابی طالب هستیم و راهی جز مذاکره با آمریکا نداریم.


لازم به ذکر است، در این مراسم که با برگزاری تئاتر و مسابقه پیامکی در خصوص انتخابات همراه بود، 9 نفر از شاگردان برتر اول تا سوم روستا با اهدا هدیه تقدیر شدند.


 

 

 

 

ا 'ولایت در ولایت' جشن قرآنی در دلیجان ا

مسئول کانون فرهنگی هنری صاحب الزمان(عج) مسجد جامع روستای قالهر از توابع شهرستان دلیجان از برگزاری محفل انس با قرآن کریم با عنوان 'ولایت در ولایت' در این روستا خبر داد.

 

اسماعیل سهرابی، مسئول کانون فرهنگی هنری صاحب الزمان(عج) مسجد جامع روستای قالهر از توابع شهرستان دلیجان به خبرنگارشبستان در اراک، گفت: همزمان با آغاز امامت حضرت صاحب الزمان(عج) و هفته وحدت محفل انس با قرآن کریم به همت این کانون در مسجد جامع قالهر برگزار شد.


وی با بیان اینکه در این مراسم حجت الاسلام علی اکبر تبار، معاون فرهنگی اداره کل تبلیغات اسلامی استان مرکزی و حمید صادقی، رئیس اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی دلیجان به بیان سخنانی در خصوص عظمت قرآن کریم پرداختند، افزود: یکی از مداحان اهل بیت عصمت و طهارت(ع) به مداحی پرداخت.


سهرابی ادامه داد: محمد مهدی ملک ثابت از قاریان برجسته بین المللی قرآن کریم و قاری حرم مطهر حضرت معصومه(س) و علی امینی، نونهال 9 ساله حافظ کل قرآن کریم از قم در این محفل نورانی با تلاوت آیاتی از کلام الله مجید حاضران را به فیض اکمل رساندند.


مسئول کانون فرهنگی هنری صاحب الزمان(عج) مسجد جامع روستای قالهر خاطر نشان کرد: نهم ربیع الاول پس از شهادت مظلومانه پدر بزرگوار حضرت حجه بن الحسن(عج) بار سنگین امامت و رهبری عالم بر دوش آن حضرت قرار گرفت.


وی اظهار امیدواری کرد: که با شناخت صحیح حضرت ولی عصر (عج)، راه مطلوب و مورد نظر ایشان و دیگر معصومین (ع) را بپیماییم و با انتظار واقعی که همان کسب معرفت نسبت به آن حضرت و اصلاح خود، خانواده و جامعه مان است، مقدمات ظهورش را تدارک ببینیم.

 

 

مسئول کانون فرهنگی هنری صاحب الزمان(عج) مسجد جامع روستای قالهر از توابع شهرستان دلیجان از برگزاری دو مسابقه پیامکی به مناسبت رحلت رسول اکرم(ص) خبر داد.

 

اسماعیل سهرابی به خبرنگار شبستان در اراک گفت: مسابقات پیامکی با عناوین "کرامت امام حسن(ع)" و "امین" همزمان با 28 صفر سالروز رحلت پیامبر گرامی اسلام(ص) به همت این کانون برگزار می شود.


وی با بیان اینکه برگزیدگان این مسابقات طی مراسم قرعه کشی معرفی و با اهدا لوح و هدایا از آنان تقدیر خواهد شد، افزود: شرکت کنندگان باید در هر مسابقه به توصیف جمالات و کرامات حضرت پیامبر(ص) و امام حسن مجتبی(ع) بپردازند.


سهرابی تصریح کرد: به مناسبت رحلت جانگداز رسول اکرم(ص) مراسم عزاداری و سینه زنی امشب و فردا صبح در مسجد جامع قالهر با حضور عاشقان و دلدادگان ائمه اطهار (ع) با سخنرانی امام جمعه شهر دلیجان حجت الاسلام نیشابوری برگزار می شود.


مسئول کانون فرهنگی هنری صاحب الزمان(عج) مسجد جامع روستای قالهر از توابع شهرستان دلیجان ادامه داد: مراسم مداحی و روضه خوانی ویژه خواهران روستا در منزل مسئول کانون فرهنگی قالهر برگزار و بعد از آنان خواهران شرکت کننده با حضور در گلزار شهدای روستا با آرمان های آن بزرگواران تجدید پیمان می کنند.

 



به نظر من ما فتنه بزرگی در آینده خواهیم داشت. فتنه ای که خواستگاه آن از انتخابات ریاست جمهوری سال 88 بود. فتنه ای که لیدر و رهبران آن عموما از افراد طبقه متوسط به بالا بودند. کسانی که اهل خطر و هزینه نبودند و پس از به خطر افتادن منافع بلافاصله صحنه رو ترک می کردند. منظور، الزاما تمام کسانی نیستند که به میرحسین موسوی رأی دادند بلکه کسانی که پس از روشنگری و رهنمودهای مقام معظم رهبری مسیر خود را تغییر ندادند و بر گمراهی خود اصرار داشتند. اما در فتنه آینده علاوه بر اینکه آنها دوباره برمی گردند، طبقه متوسط به پایین هم به خیابان ها می آیند و این بسیار خطرناک است.

در فتنه آینده دو جریان نقش آفرینی می کند:

1-   جریان فتنه

2-   جریان انحرافی

جریان هایی که به احتمال، با هم ائتلاف می کنند و در هدف مشترکشان دو محور اساسی وجود دارد:

1-   زیر سوال قرار دادن رهبری و حاکمیت

2-   چالش با رهبری توسط جریان انحرافی

جریان فتنه می خواهد در انتخابات 12 اسفند90 سه خواسته را به نظام تحمیل کند.

1-   بحران مشارکت         2- ناکار آمدی          3- بحران مشروعیت

بحران مشارکت

جریان فتنه برای انتخابات 12 اسفند90 تحریم انتخابات را برگزیده. یعنی ناامید کردن مردم از اصول گرایان، سیاه نمایی از کشور، تهدید و تحقیر نمایی.

آقای خاتمی از سران فتنه اعلام کرده: « به هر دلیلی اگر در 12 اسفند90، تنها 30درصد مردم پای صندوق های رأی بیایند صرف نظر از نتیجه حاصله، ما برنده نهایی هستیم.»

و این بهترین بهتر حالت برای اقدامات بعدی دشمنان است. اگر غربی ها بخواهند علیه ایران کاری انجام دهند، این عدم شرکت بهترین بهانه است..

    ناکارآمدی

بحران مشارکت یعنی عدم مقبولیت، یعنی ناکارآمدی، یعنی فاصله گرفتن مردم از نظام و این قطعا برای نظام جمهوری اسلامی ایران سَم خواهد بود و ما باید برای مردم تبیین کنیم که باید پای صندوق های رأی بیایند و قطعا همین طور خواهد شد.

   بحران مشروعیت

به دنبال عدم استقبال مردم از انتخابات که بیانگر فاصله میان مردم و نظام است، مشروعیت نظام جمهوری اسلامی ایران زیر سوال می رود.

قرار است که عصر انتخابات 12 اسفند حداقل 10 تا 20 حوزه انتخابیه دست به اعتراض بزنند. اعتراض از شهرستان ها آغاز و به دنبال آن به مراکز استان ها و سپس به تهران برسد. شبیه اتفاقی که در اتحاد جماهیر شوروی افتاد و باعث از هم پاشیدگی آن شد و  از این طریق زمینه فروپاشی نظام را فراهم کنند.

مبدأ جریان فتنه و انحراف

جریان فتنه از دل اصول گرایان بیرون آمده و به دنبال توسعه حاکمیت خود در انتخابات پیش روست. اصل این جریان توسط یک حلقه فراماسونی اداره می شود که حتی برای انتخابات ریاست جمهوری آینده هم برنامه دارد.

جریان انحراف خواستگاه اصلی شان، مکتب سنت گرایی در فرانسه است. سید حسین نصر که در دوران پهلوی مشاور فرح بود و هم اکنون مشاور اشرف پهلوی است کتابی نوشته با نام «قلب اسلام» که جریان انحرافی این کتاب را مقدس می دانند و گفته اند: «به جای اینکه 30 سال به دنبال کتاب های آقای مطهری بگردیم، اگر به دنبال کتاب های سید حسین نصر می رفتیم الان اوضمان خیلی بهتر از این بود.

پس از تشکیل یک کارگروه توسط سران فتنه و فرستادن سخنگو نزد رهبری با هدف متقاعد ساختن رهبری جهت مذاکره با آمریکا، ایشان اعلام کردند که هرگز این جام زهر را نخواهند نوشید و چنین کاری نخواهند کرد و اینجا بود که فرمودند: «ما در بدر و خیبر هستیم نه در شبه ابی طالب....»

پس روشنگری و تبیین حقایق جهت حضور مردم در انتخابات از اصلی ترین وظیفه ماست.

پایان


برچسب‌ها: همه باهم در انتخابات 12 اسفند, فتنه را خنثی خواهیم کرد

[ دوشنبه بیست و چهارم بهمن 1390 ] [ 22:11 ] [ حامد صنمی ] [ 6 نظر ]

آیا این ها دانشجو هستند؟!

همان طور که در صدر رسانه ها و خبرگزاری ها ی جهان آمده، سفارت انگلیس در تهران با تصویب نمایندگان مجلس شورای اسلامی بسته شد. بعد از اعلام این خبر دانشجوها در حرکتی به ظاهر خودجوش به سفارت انگلیس حله کرده و وارد آن شدند که با دخالت ماموران امنیتی پلیس مهارشد. اما چرا به سفارت انگلیس حمله شد و آیا هجوم به سفارت انگلیس از سوی دانشجویان که نماد قشر فرهیخته جامعه است درست بود؟

نگاهی به تسخیر لانه جاسوسی

تسخیر لانه جاسوسی...

آبان ماه سال 58 در یک حرکت از پیش تعیین شده، دانشجویان پیرو خط امام با حمله به سفارت امریکا در تهران سفارت این کشور را تسخیر کرده و کارمندان آن را دستگیر کردند. در آن زمان دولت وقت برنامه ای برای کاهش یا قطع رابطه با امریکا نداشت و صحبتی هم مبنی بر بلوکه کردن سفارت امریکا در تهران وجود نداشت اما تقریبا همه از فتنه ها، تفرقه افکنی ها و اعمال شرورانه ای که در کشور ایران با همکاری سفارت امریکا انجام می شد آگاه بودند. دانشجویان پیرو خط امام هم برای مقابله با فتنه های امریکایی سفارت این کشور را تسخیر کرده که به تسخیر لانه جاسوسی معروف شد.

مقایسه تسخیر سفارت انگلیس و امریکا

در زمان تسخیر سفارت امریکا تنها یک سال از پیروزی انقلاب انقلاب گذشته بود و هنوز انقلاب به ثبات و نظم نرسیده بود و روحیه انقلابی در مردم وجود داشت. هنوز مراجع قانونی در دولت جمهوری اسلامی ایران اسکان نیافته بود که لایحه ای مبنی بر تعلیق روابط ایران و امریکارا بررسی کند و این عمل توسط دانشجویان پیرو خط امام که این خطر را احساس کرده بودند انجام شد.

اما در زمان تسخیر سفارت انگلیس، 32 سال از پیروزی انقلاب اسلامی ایران می گذرد. ایران از یک کشور پیرامونی جهان سوم به کشور نیمه پیرامونی در حال توسعه تغییر موضع داده است. قانون، نظم و ثبات در همه جا حکمفرماست و مردم برای رسیدگی به هرگونه کار و شکایتی به مراجع قانونی مربوط مراجعه می کنند. به خاطر دخالت ها و سیاهه کاری هایی که توسط «سایمون گِس» سفیر انگلیس در تهران انجام شده بود، طرح قطع رابطه با انگلیس که از خواسته های ملت ایران و همین طور قشر فرهیخته (دانشجویان) بود در دستور کار مجلس قرار گرفت. مجلس شورای اسلامی در جلسه علنی روز یکشنبه 6 آذر 90، با قاطعیت و تنها با چهار رای مخالف لایحه قطع رابطه با انگلیس را تصویب کرد و فرصتی برای خروج سفرای تهران نشین لندن برای خروج از ایران داده شد.

اما دو روز بعد تعدادی به ظاهر دانشجو و در حرکتی به ظاهر خودجوش به سفارت انگلیس حمله بردند و وارد آن شدند. اما چه دلیلی وجود داشت که دانشجویان بخواهند طرح و برنامه ای را که از راه قانونی در حال انجام بود را با بی نظمی و هرج و مرج به چالش بکشند؟!

عملی که دانشجویان پیرو خط امام در 13 آبان 58 در تسخیر سفارت امریکا انجام دادند این بار نمایندگان ملت ایران در صحن علنی مجلس شورای اسلامی به صورت قانونی انجام دادند و این حرکت افراد به ظاهر دانشجو در حمله به سفارت انگلیس جز بدنامی چهره ایران در صحنه بین الملل و چسباندن برچسب های محقرانه ای مثل وحشی، عقب مانده، تروریسم، بادیه نشین، جاهل و... حاصل دیگری نداشت و جالب تر اینکه هیچ کس این عمل را محکوم نکرد و حتی بیانه ای در انتقاد از این رفتار زشت و زننده صادر نشد و هیچ کس به این فکر نکرد که هر عملی عکس العملی دارد و چه بر سر سفرای ایران در لندن خواهد آمد...؟!

نام این کار چیست...؟!

 

[ چهارشنبه شانزدهم آذر 1390 ] [ 18:24 ] [ حامد صنمی ] [ 19 نظر ]

 

سفارت انگلیس

روابط ایران و انگلیس پس از انقلاب اسلامی تاکنون، دو بار ـ یک بار در سال 1980 و در واکنش به انقلاب اسلامی و یک بار دیگر هم در واکنش به کتاب آیات شیطانی که به دست سلمان رشدی، تبعه انگلیس نوشته شد ـ به طور کامل قطع شده است. نخستین باری که رابطه ایران و انگلیس پس از انقلاب کامل قطع شد، انگلیسی‌ها پیشدستانه با ایران قطع رابطه کردند که در این ایام، سوئد حفاظت منافع انگلیس در ایران را بر عهده گرفت. اما در دور دوم، این ایران بود که در سال 1987 بر پایه مصوبه مجلس شورای اسلامی، رابطه کشورمان با حکومت سلطنتی انگلیس را به طور کامل قطع کرد؛ قطع رابطه ای که بر خلاف دور گذشته ـ که طولانی بود ـ زیادی طولی نکشید و یک سال بعد (سال 1988 م) دوباره برقرار شد، ولی تا سال 1999 به سطح عالی یعنی سفیر ارتقا نیافت.

در سال ۲۰۱۰ میلادی به دنبال دخالت کارمندان سفارت انگلستان در تظاهرات معترضان به نتیجه انتخابات در ایران، وب‌گاه سفارت انگلیس نیز یادداشت انتقادآمیزی درباره وضع حقوق بشر در ایران را به قلم «سایمون گِس»، سفیر خود در تهران منتشر کرد.

در واکنش، وزارت امور خارجه جمهوری اسلامی ایران، سایمون گِس را به وزارت امور خارجه ایران احضار کرد و تظاهراتی نیز در جلوی سفارت انگلیس در تهران، از سوی «بسیج دانشجویی» انجام گرفت. همچنین شماری از مقام‌های ایرانی و گروهی از نمایندگان مجلس شورای اسلامی، خواستار «اخراج سفیر انگلیس از تهران و کاهش سطح روابط سیاسی» با این کشور شدند. کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس شورای اسلامی نیز خواستار «تجدید نظر دولت ایران در روابط با پادشاهی متحده و کاهش احتمالی سطح و حتی تعلیق این روابط شد. اما این طرح هیچ گاه به ثمر ننشست.

متن این طرح به شرح زیر بود:

طرح الزام دولت جمهوري اسلامي ايران به قطع رابطه کامل سياسي با دولت انگلستان ماده واحده ـ دولت موظف است از تاريخ تصويب اين قانون، کليه روابط سياسي خود با دولت انگلستان را متوقف کرده و به حالت تعليق درآورد.

تبصره 1 ـ دولت موظف است همزمان با توقف ارتباطات سياسي، دعاوي خود مبني بر ضرر و زيان‌هاي مادي و معنوي به ملت ايران در طول ساليان گذشته را در مجامع داخلي و بين‌المللي دنبال نموده و هر شش ماه از نتيجه اقدامات خود مجلس شوراي اسلامي را مطلع کند.

تبصره 2 ـ چنانچه دولت انگلستان از اقدامات خود عليه دولت و ملت ايران عذرخواهي رسمي و علني نمايد، برقراري ارتباط مجدد موکول به نظر مجلس شوراي اسلامي است.

اما موضوعی که ظاهرا از سایر دلایل قطع رابطه مهم تر بود ماجرای تحصیل فرزندان مسئولان در انگلیس بود. بنابراین، در همان زمان، افکار عمومی تحصیل فرزندان مسئولان کشور در انگلیس را یکی از موانع اجرای این طرح می‌دانستند، در همین ارتباط، برخی از نمایندگان مجلس، آماری از حضور فرزندان مسئولان در انگلستان می‌دادند که از سه هزار نفر تا چهارصد نفر در نوسان بود.

در همین باره، محمد مهدی شهریاری، عضو کمیسیون امنیت ملی مجلس و نماینده مردم تهران افزوده بود: صف اول مطالبه مردم خطاب به مسئولان است که در اسرع وقت، فرزندانشان را به درون کشور بیاورند، که انتظار می‌رود این کار را بکنند یا اگر فرزندانشان کار نیمه‌کاره‌ای دارند، از راه‌های گوناگون با مراجعه به کشورهای دیگر، کار خود را به پایان برسانند و به هر حال، دیگر در کشور انگلیس نباشند و عزت خود را بر بودن در انگلیس و بهره از برخی شرایط تحصیلی ترجیح دهند.

پایان

[ جمعه چهارم آذر 1390 ] [ 22:29 ] [ حامد صنمی ] [ 5 نظر ]

پرچم، هویت یک سرزمین...

پرچم هر کشوری نشانگر هویت یک ملت است و ریشه در فرهنگ، تمدن و مذهب آن کشور دارد. یک نگاه اجمالی به پرچم کشورهای مختلف و رنگ ها و نقش های به کار رفته در آن به وضوح نشان دهنده روحیه و خواسته های آن کشور است. (الله) منقوش در پرچم ایران، (لااله الاالله) در پرچم عربستان، ستاره های پرچم استرالیا که برداشتی از پرچم آمریکاست و پرچم امریکا با 13ستاره و 13 خط سیاه و سرخ هر کدام دنیایی حرف برای گفتن دارند.

اما نگاهی به تاریخچه شکل گیری پرچم ایران

نخستین اشاره در تاریخ اساطیر ایران به وجود پرچم، به قیام کاوه آهنگر علیه ظلم و ستم اژی دهاک (ضحاک) بر می گردد. در آن هنگام کاوه برای آنکه مردم را علیه ضحاک بشوراند، پیشبند چرمی خود را بر سر چوبی کرد و آن را بالا گرفت تا مردم گرد او جمع شدند. سپس کاخ فرمانروایی خونخوار را در هم کوبید و فریدون را بر تخت شاهی نشاند. فریدون نیز پس از آنکه فرمان داد تا پاره چرم پیشبند کاوه را با دیباهای سرخ و زرد و بنفش آراستند و بدین سان درفش کاویان پدید آمد. درفش کاویان صرفا افسانه نبوده و به استناد تاریخ تا پیش از حمله اعراب به ایران، به ویژه در زمان ساسانیان و هخامنشیان، پرچم ملی و نظامی ایران را درفش کاویان می گفتند. سلطان محمود غزنوی برای نخستین بار دستور داد نقش یک ماه را بر روی پرچم خود که نقش زمینه آن یکسره سیاه بود زردوزی کنند. سپس در سال 410 خورشیدی (1031م) سلطان مسعود غزنوی به انگیزه دلبستگی به شکار شیر دستور داد نقش و نگار شیر جایگزین ماه شود و از آن پس هیچگاه تصویر شیر از روی پرچم ملی ایران برداشته نشد تا انقلاب اسلامی ایران در سال 1979میلادی.

با این تفاسیر و ریشه دار بودن رنگ ها و نقش های پرچم در مذهب و تمدن هر قوم، پرچم ارزشی فراتر از تاروپود و نقش به خود گرفته، تقدس یافته و تا قله عشق و ایمان و فداکاری بالا رفته است.

در صحنه های سیاسی، در المپیک ها و صحنه های جهانی ورزش، در المپیادهای علمی، در صحنه های جنگ، در راهپیمایی ها و .... هر گاه کشوری به افتخاری می رسد پرچم آن کشور است که بالا می رود و برافراشته می شود. پس پرچم کشورها تنها معرف حکومت و دولت نیست، بلکه معرف مردم یک سرزمین با پیشینه تاریخی و تمدنی آنهاست.

اما امروزه در صحنه های  مختلف سیاسی و در راهپیمایی هایی که هر روزه در سطح جهان در مخالفت با ابرقدرت ها و کشورهای خودکامه جهان صورت می پذیرد و برای نشان دادن مخالفت و تنفر از آنها، شعارهای «مرگ بر....» یا «الموت لـ...» سر می دهند که منظور آنها دولت و حکومت است نه مردم ساکن آن کشور. اما در اکثر راهپیمایی ها اولین چیزی که مورد اهانت قرار می گیرد پرچم کشورهاست. عده ای دوره هم حلقه می زنند و پرچم کشور متجاوز و مداخله گر را می سوزانند و لگدمال می کنند.

سوزاندن پرچم کشور متخاصم و متجاوز اگرچه نشانه اعتراض و مخالفت است و جنبه کاملا سیاسی و حکومتی دارد اما توجیهی برای اهانت به ملت تحت لوای آن پرچم نیست. پرچمی که در طول تاریخ افسانه ها و اسطوره هایی را پرورانده که در راه حفظ و حمایت از آن جان خود را ازدست داده اند. تک تک رنگها و نقش های کار شده در پرچم تقدس یافته و بیانگر عشق، علاقه و ارادت مردمان آن است، اما هنگام اعتراض علاوه بر به آتش کشیدن تصویر دیکتاتورها و ظالمان استثمارگر پرچم آن کشور هم سوزانده می شود.

در فتنه سال 88 ایران، پس از شکست خوردن کاندیدای ریاست جمهوری در انتخابات دهم و به راه انداختن جنبش سبز، مخالفت صریح سبزپوشان، با نظام اسلامی ایران بود اما هرگز پرچم کشور ایران سوزانده نشد و مورد اهانت قرار نگرفت و یا در انقلاب های کشورهای عربی که پیکان انتقاد و براندازی مردم بر اصل نظام بود، وقتی کار به کشت و کشتار و جنگ داخلی رسید کسی تقدس پرچم کشورش را زیر پا نگذاشت و به آن بی احترامی نکرد....؟! اما همین مردم با تعصب برای نشان دادن خشم و عصبانیت خود از مداخله کشورهای غربی پرچم ملی و مردمی آنها را می سوزانند. مردمی که خودشان هم با جنگ افروزی سران و مداخله شان در سایر کشورهای خاورمیانه و شرقی مخالف اند و حسن نیت خود را با فرستادن کشتی های آزادی برای کمک به مردم غزه ثابت کرده اند و حتی در خود امریکا بر ضد امریکا و اسرائیل شعار می دهند.

البته در این بین استثناهایی نیز وجود دارد. به آتش کشیدن پرچم اسرائیل شامل این استدلال ها نمی شود. اسرائیل رژیمی است که 60 سال قبل به زور و به قصد بازپس گیری سرزمین آبا و اجدادی خود وارد خاک فلسطین شده و سرزمین آنها را غصب کرده است. یهودیان ساکن اسرائیل سرزمینی جدا با پرچمی با رنگ و لعابی جدا دارند که با پرچم اسرائیل بسیارمتفاوت است.

به امید روزی که هر کس زیر پرچم سرزمین خود در آرامش و آسایش زندگی کند.

پایان

آتش زدن پرچم ایران توسط وهابیان سوریهآتش زدن پرچم...



 

 

بسم‌اللَّه‌الرّحمن‌الرّحیم‌
 
آنچه که درسهاى گوناگون و عبرتهاى گوناگون انقلاب و نظام جمهورى اسلامى به ما مى‌آموزد، مطالب فراموش نشدنى و ماندگارى است که قدم به قدم ملت ما را، مسئولین ما را، شما عزیزان را، بخصوص جوانان را به سوى قله‌هاى بلند هدایت میکند. عبرتهاى ما این را میگوید، تجربه‌هاى ما و مشهودات ما، نه فقط معلومات ما، بلکه آنچه به چشم مى‌بینیم، ما را به این حقیقت راهنمائى میکند. یک نمونه که من لازم میدانم مطرح کنم، همین راهپیمائى عظیم ملت ایران در بیست و دوم بهمن امسال است. همه گفتند امسال از سالهاى قبل جمعیت بیشتر بودند، پرشورتر بودند، شادمان‌تر بودند. چرا؟ این خبرِ یک نفر و دو نفر نیست؛ در تهران، در شهرستانها، در تبریز، اصفهان، مشهد و بقیه‌ى شهرهاى بزرگى که ما از آنها خبر داریم، قضیه اینجور است. سؤال این است که چرا؟ امسال چه خبر بود که مردم از سالهاى دیگر گرمتر، گیراتر، مشتاقتر، پرشورتر این صحنه‌ى عظیم مردمى را انباشتند و پر کردند؟ پاسخ سؤال براى ما درس‌آموز است؛ پاسخ این است که ملت ایران امسال احساس کرد که کشورش، نظامش، اسلام عزیزش به این

 

حضور احتیاج دارد. یک جبهه‌ى دشمنِ عنودِ شریر که همه‌ى دستگاه‌هاى ارتباطى دنیا و رسانه‌هاى دنیا در مشت اوست و بسیارى از سیاستمداران دنیاى غرب دست‌نشانده‌ى این جبهه‌ى شریر هستند، یعنى جبهه‌ى سرمایه‌داران، کارتل‌داران، تراست‌داران، کمپانى‌داران بزرگ، سرمایه‌داران خونخوار و صهیونیستها، شبکه‌ى صهیونیست جهانى که اغلبِ رسانه‌هاى دنیا و رسانه‌هاى فوق مدرنِ امروز مثل این کانالهاى تلویزیونى و بیشتر از همه کانالهاى اینترنتى در اختیار اینهاست؛ متعلق به آنهاست. اینها از مدتها قبل، از ماه‌ها قبل تبلیغات خود را روى این نقطه متمرکز کردند که ملت ایران نسبت به نظام، نسبت به اسلام، نسبت به هدفهاى اعلام شده، سست شده است. این را هى تبلیغ کردند و به طور مداوم در بوقهاى تبلیغاتى خودشان این حمله را تشدید کردند که به ملت عزیز ما بباورانند این دروغ بزرگ را. هدف چى بود؟ هدف این بود که عملاً ملت شجاع ایران، ملت مؤمن ایران، ملت امتحان‌داده‌ى ایران در عرصه‌هاى سخت و بزرگ، سست بشود. وقتى ملت سست شد، کشور بى‌دفاع میشود؛ وقتى ملت در صحنه نبود، مسئولین تنها میمانند. هیچ مجموعه‌ى سیاسى‌اى در دنیا بدون پشتوانه‌ى ملتهاى خودشان نمیتوانند کار کنند، پیش بروند. اینها این غرض را داشتند. روى خصوص بیست و دوى بهمن هم تکیه کردند، انواع و اقسام حیله‌هاى تبلیغاتى را به کار بردند تا شاید بتوانند این صحنه‌ى حضور را خلوت کنند، خاموش کنند، بى‌رونق کنند؛ مردم این را فهمیدند. آنچه که انسان را به اعجاب وادار میکند، آنچه که انسان را در مقابل عظمت این ملت کوچک میکند که چقدر این ملت با عظمت است، همین بصیرت و موقع‌شناسى ملت ایران است. ...(1) این بصیرت بى‌نظیر مردمى، این موقع‌شناسى انسان را دچار اعجاب میکند. این است که ملت را نگه داشته است، این است که کشور را حفظ کرده است. ملت ایران فهمید که امروز دشمن این هدف را دارد؛ با عمل خود، توى دهن دشمن زد؛ با حضور خود، تبلیغات دشمن را خنثى کرد. نوجوان، جوان، پیر، کهنسالِ از کارافتاده، زن و مرد، در همه‌ى کشور آمدند توى عرصه و صحنه‌ى حضور. طبق گزارشى که به من دادند - گزارش موثق - اقلاً در هشتصد و پنجاه شهر کشور این تظاهرات با همین شکل گسترده وجود داشته است که تلویزیون قادر نیست این همه را نشان بدهد. این ملت ایران است، این بصیرت است، این موقع‌شناسى و حضور این ملت است. این ملت شکست نخواهد خورد. آنهائى که باید پیام را بگیرند، گرفتند. آنهائى که در مغزهاى الکلىِ آفت‌دیده‌ى خود خیالاتى براى ملت ایران در سر میپختند، آنها فهمیدند در ایران چه خبر است. البته در تبلیغات سعى کردند نگذارند این حقیقت منعکس بشود، اما آنى که باید بفهمد، فهمید. دستگاه‌هاى اطلاعاتى دشمنان ما و سیاستگذاران اصلى در کشورهاى معارض با جمهورى اسلامى، فهمیدند که ملت قهرمان ایران اینجور در صحنه است؛ این جور وسط میدان حاضر است. البته خواستند نگذارند افکار عمومى دنیا بفهمد. این هم رسواکننده‌ى آنهاست؛ اینها همان کسانى هستند که مدعى آزادىِ ارتباطات و اخبار و اطلاعاتند، ادعا میکنند که ما خبر را پنهان نمیکنیم، خبر را مستور نگه نمیداریم، سانسور نمیکنیم



 

 

 

 

 

 

 

 

 

 



 



وبلاگ نوای دل تبریک می گوید

به امید زیارت قبور این بزرگواران در سال جاری برای تمامی شما دوستان

التماس دعا ، یا علی مدد

دو خورشید جهان افروز   در دو صبحگاه آمد


 

دو موسی در دو دریا  یا دو یوسف از دو چاه آمد


 

دو رهرو یا دو رهبر یا دو مشعل دار  راه آمد


 

دو شمع جمع بزم جان دو رکن محکم ایمان


 

دو بحر رحمت و غفران دو دست قادر منان


 

دو آدم خو دو یوسف رو دو موسی ید دو عیسی دم


 

دو شمع جمع انسانها  دو شاه کشور جانها


 

دو باب الله احسانها دو بسم الله عنوانها


 

دو سرو باغ و بستانها دو باغ روح و ریحانها


 

دو واجب جاه امکانها دو مشعل دار کیهانها


 

دو خالق را نماینده دو قران را سراینده


 

دو رحمت را فزاینده دو دلها را رباینده


 

یکی را بر اولیا سادس یکی را بر انبیا خاتم 
.
 

 



ماه ربیع الاول سومین ماه از ماههای قمری و از ماه های فرخنده برای شیعیان است. حادثه مهم و تاریخی لیله المبیت، هجرت حضرت محمد صلی الله علیه و آله از مکه به مدینه، ولادت خجسته آن حضرت و امام جعفر صادق علیه السلام، ازدواج خجسته شان با حضرت خدیجه علیها السلام، آغاز امامت امام مهدی (عج)، عیدالزهرا و هلاکت یزید بن معاویه از جمله حوادث فرخنده این ماه است.


حلول ماه ربیع الاول مبارک
در این ماه خجسته، نسیم سحری جان مایه عشق را به گستره خاکیان می فرستد. شاخه های مهربان درختان، گونه به رنگ فلق می سایند. آبشاری از نور، خنده های شادمان خورشید را به زمینیان می بخشد و جوشش از شکوه آسمان را در بر می گیرد. جوانه های تبسم لب ها را شاداب از طراوت تغزلی دیگر کرده و همگی قدوم نوزادی را که سبب آفرینش است تبریک می گویند که یا محمّد! به جمع خاکیان دوستدارت خوش آمدی!

 

شامگه میلادت جاری شور و سرور، در کوچه های خلوت مکه، حکایتی تازه داشت و باد در گوش بلندترین نخل ها از پیش، خبر می برد و مژدگانی می گرفت. کنگره های کاخ ستم لرزیدند. دریاچه های کفر خشک شدند. آتشکده های الحاد به سردی گراییدند و آغوش اسلام به مولود خجسته خود مباهات کرد. محمّد آمد! ثمره خلقت آمد! پیامبر مهر به سرای دنیا خوش آمد!

ای بهار آفرینش! ای سبب خلقت! ای دستاویز هستی! مقدمت گلباران! ای آفتاب فروزان ادیان الهی! ای آخرین فرستاده حق به سوی بشر! کعبه از آمدنت در شادی است و آسمان مکه همراز شب های تنهایی خود را یافته است. شیشه کفر شکسته و خبر آمدنت در گوش ادیان و اعصار طنین انداخته است. قدومت مبارک ای پیام آور صلح و دوستی! ای تو که از حق آمدی و به حق برانگیخته شدی. آفتاب جهان فروز و عالم تاب توحید هستی که برف ظلم را آب کرده و نوید بهار می دهی! نامت بلند و دینت پاینده باد!



 

سلام بر تو اي فرستاده خوبي ها، اي مهربانترين فرشته خاک. تو از ملکوت آسمان به زمين فرا خوانده شدي تا انسان را با معناي واقعي اش آشنا کني. تو، آفتاب روشن حقيقت بودي در شام تيره زندگي. از مشرق دلها برآمدي و اکنون، آسمان تب دار غروب جانگداز توست.
در سال يازدهم هجرت رسول اكرم(ص)در آخرين سفرحج (در عرفه)، در مكه و در غديرخم، درمدينه قبل از بيمارى و بعد از آن در جمع ياران و يا در ضمن‏سخنرانى عمومى، با صراحت و بدونهيچ ابهام، از رحلت‏خود خبرداد. چنان كه قرآن رهروان رسول خدا(ص)را آگاه ساخته بود كه‏پيامبرهم در نياز به خوراك و پوشاك و ازدواج و وقوع بيمارى وپيرى مانند ديگر افراد بشر است و همانند آنان خواهد مرد.  پيامبراكرم(ص)يك ماه قبل از رحلت فرمود:
" فراق نزديك شده و بازگشت‏به سوى خداوند است. نزديك است فراخوانده شوم و دعوتحقرااجابت نمايم و من دو چيزگران در ميان شما مى‏گذارم و مى‏روم: كتاب خدا و عترتم، و خداوند لطيف و آگاه به من خبرداد كه اين دو هرگز از يكديگر جدا نشوند تا كنار حوض كوثر برمن ‏وارد شوند. پس خوببينديشيد چگونه با آن دو رفتار خواهيد نمود."
در حجه‏الوداع در هنگام رمى‏جمرات فرمود: "مناسك خود را از من‏فراگيريد، شايد بعد از امسال ديگر به حج نيايم و هرگز مرا ديگردر اين جايگاه نخواهيد ديد."
روزى به آن حضرت خبر دادند كه مردم از وقوع مرگ شما اندوهگين‏و نگرانند. پيامبر در حالى كه به  فضل بن عباس و على بن‏ابي‌‏طالب(ع) تكيه داده بود به سوى مسجد رهسپار گرديد و پس ازدرود و سپاس  پروردگار، فرمود: "به من خبر داده‏اند شما از مرگ ‏پيامبر خود درهراس هستيد. آيا پيش از من، پيامبرى بوده است كه‏جاودان باشد؟! آگاه باشيد، من به رحمت پروردگار خود خواهم‏پيوست و شما نيز به  رحمت پروردگار خود ملحق خواهيد شد."
 
روزي ديگر پيامبر (ص) با کمک علي (ع) و جمعي از ياران خود به قبرستان بقيع رفت و براي مردگان طلب آمرزش کرد . سپس رو به علي (ع) کرد و فرمود: " کليد گنجهاي ابدي دنيا و زندگي ابدي در آن، در اختيار من گذارده شده و بين زندگي در دنيا و لقاي خداوند مخير شده ام، ولي من ملاقات با پروردگار و بهشت الهي را ترجيح داده ام."
در چند روز آخر از زندگى رسول اكرم (ص) آن بزرگوار در مسجد پس از انجام نماز صبح فرمود:
"اى مردم! آتش فتنه‏ها شعله‏ورگرديده و فتنه‏ها همچون پاره‏هاى امواج تاريك شب روى آورده است. مندر روز رستاخيز پيشاپيش شما هستم و شما در حوض کوثر بر من در مي آئيد. آگاه باشيد که من  دربارهثقلين از شما مي پرسم، پس بنگريد چگونه پس از من درباره آن دو رفتار مي کنيد، زيرا که خدايلطيف و خبير مرا آگاه ساخته که آن دو از هم جدا نمي شوند تا مرا ديدار کنند. آگاه باشيد که من آن دو رادر ميان شما به جاي نهادم
 
( کتاب خدا و اهل بيتم ). بر ايشان پيشي نگيريد که از هم پاشيده و پراکندهخواهيد شد و درباره آنان کوتاهي نکنيد که به هلاکت مي رسيد."
آنگاه پيامبر (ص) با زحمت به سوي خانه اش  به راه افتاد. مردم با چشماني اشک آلود آخرين فرستاده الهي را بدرقه مي کردند. در آخرين روزها پيامبر به علي (ع) وصيت نمود که او را غسل و کفن کند  و بر او نماز بگزارد. علي (ع) که جانش با جان پيامبر آميخته بود، پاسخ داد: " اي رسول خدا ، مي ترسم طاقت اين کار را نداشته باشم. "
پيامبر (ص) علي (ع) را به خود نزديک کرد . آنگاه  انگشترش را به او داد تا در دستش کند. سپس شمشير، زره و ساير وسايل جنگي خود را خواست وهمه آنها را به علي سپرد.
فرداي آن روز بيماري پيامبر (ص) شدت يافت اما او در همين حال نيز اطرافيان خود را درباره حقوقمردم و توجه به مردم سفارش مي کرد. سپس به حاضران فرمود: " برادر و دوستم را بخواهيد به اينجابيايد." ام سلمه، همسر پيامبر گفت: " علي را بگوييد بيايد. زيرا منظور پيامبر جز او کس ديگرينيست." هنگامي که علي (ع) آمد ، پيامبر به او اشاره کرد که نزديک شود. آنگاه علي (ع) را در آغوش گرفت و مدتي طولاني با او راز گفت تا آنکه از حال رفت و بيهوش شد. با مشاهده اين وضع، نواده هاي پيامبر (ص) حسن و حسين (ع) به شدت گريستند و خود را روي بدن رسول خدا افکندند. علي (ع)  خواست آن دو را از پيامبر (ص) جدا کند. پيامبر (ص) به هوش آمد و فرمود:
"علي جان آن دو را واگذار تا ببويم و آنها نيز مرا ببويند، آن دو از من بهره گيرند و من از آنها بهره گيرم."
سرانجام پيامبر (ص) هنگامي که سرش بر دامان علي (ع) بود، جان به جان آفرين تسليم کرد. 
جلوه هايي از حقيقت وجودي نبي اکرم (ص) در قرآن کريم
از عايشه پرسيدند: اخلاق پيامبر چگونه بود؟ پاسخ داد: �خلق و خوي پيامبر(ص)، قرآن بود.� شخصيت جامع و چند بعدي پيامبر اسلام و كمال و عظمت معرفتي، اخلاقي و وجودي آن بزرگوار، قرآن مجسم و ناطق است كه به عنوان نماد مطلق و تام �انسان كامل� در ميان آدميان، حجت و الگويي ماندگار مي باشد.
اگر قرآن كريم، كلام تشريعي حضرت حق است، پيامبر اكرم (ص) كلمه الله الاعظم و كلام تكويني خدا است. اگر قرآن كتابي است با حقايق جاودانه و هميشگي، پيامبر اكرم (ص) نيز حقيقتي عيني و جاودانه است. اگر قرآن بطون و لايه هاي معنايي و مصداقي عميق و گسترده اي دارد كه تلاش براي كشف آن حقايق بايد استمرار داشته باشد، پيامبر اكرم (ص) نيز ذخيره اي تمام نشدني و حقيقتي است عيني و انساني، كه شناخت ابعاد مختلف شخصيت ايشان و دستيابي به عمق سيره، سلوك و سنت آن حضرت به جهاد و اجتهادي مستمر نيازمند است. اگر نياز بشريت به قرآن هرگز پايان نمي يابد و تكامل علمي و اجتماعي انسان، نياز او را به حقايق قرآن كريم نه تنها كاهش نمي دهد كه روزافزون مي سازد، نياز انسان امروز و فردا به پيامبر اكرم(ص) و درس ها و آموزه هاي ايشان پايان ناپذير است و اگر اسلام خاتم اديان و قرآن خاتم كتب آسماني است، پيامبر اكرم (ص) خاتم النبياء و قله رفيع كمال انساني است. او خليفه الله الاعظم و واسطه ابدي نزول فيض الهي است كه: �و ما ارسلناك الا رحمه للعالمين�. قرآن كريم نسخه مكتوب حقيقت نور محمدي (ص) است و پيامبر اكرم (ص) آينه تمام نماي صفات حسناي حق و نور مطلق خداوند متعال بر عالم و آدم.
پيامبر اكرم (ص) به اميرالمؤمنين(ع) فرمود: علي! كسي جز تو و من خدا را نشناخت و كسي جز خدا و تو مرا نشناخت و كسي جز خدا و من تو را نشناخت. شناخت و معرفت حضرت حق- جل و علا- در حد اعلايي كه براي غيرخدا ميسر است، جز براي كساني كه در كانون نور محمد (ص) و علي (ع) قرار دارند، امكان پذير نيست، چرا كه اين معرفت و شناخت معرفتي است شهودي و نه ذهني، معرفتي است متناسب با اوج كمال و تعالي شناسنده، نه مدرسه اي و استدلالي. از آن سو نيز معرفت تام نبي (ص) و وحي (ع) جز براي حضرت حق، براي كسي حاصل نمي شود، چرا كه ديگران همه فروتر از اين دو وجود مقدس- كه نور واحدي از منشأ واحدند- مي  باشند و دستيابي به معرفت تام آنان برايشان مقدور نخواهد بود. حضرت حق در قرآن كريم فراوان درباره پيامبر اكرم (ص) و معرفي ايشان سخن گفته است كه براي آشنايي با جايگاه عظيم نبي اكرم (ص) به اين آيات بايد مراجعه كرد: در قرآن كريم اطاعت خدا و پيامبر (ص) در كنار هم مطرح و اطاعت از رسول خدا، همان اطاعت خدا شمرده شده است. آزار و ايذاء پيامبر اكرم (ص) موجب عذاب دردناك و لعنت خداوند در دنيا و آخرت تلقي شده  و دوستي خداوند متعال مشروط به اطاعت از پيامبر اكرم (ص) گرديده است. خلق و خوي الهي پيامبر اكرم و رحمت و عطوفت آن حضرت مايه انسجام و وحدت مسلمانان به شمار آمده و با تعبير �وانك  لعلي خلق عظيم�، توصيف شده، تعبيري كه تنها درباره پيامبر به كار رفته است. پيامبر اكرم (ص) عامل رهايي و آزادي مردمان از زنجيرها و بندهاي سخت معرفي شده است.
بندهايي كه از سويي خرافات و عادات زشت و از سوي ديگر ستمگران و سلطه جويان بر فكر و انديشه و رفتار و حركت تعالي جويانه انسان ها ايجاد كرده اند. او �عبدخدا� معرفي شده است كه با عبوديت و بندگي ذات حق، به عالي ترين درجه عبوديت دست يافته و از همه تعلقات و وابستگي ها رها شده است. گستره فيض و لطف نبي اكرم نه تنها همه مردمان و آدميان كه عالميان را شامل شده و آن حضرت به عنوان �رحمه للعالمين� معرفي شده است.... اين توصيف ها گوشه اي از معرفي پيامبر (ص) در قرآن است كه مروري همراه با تأمل و درنگ در اين آيات و ديگر آيات، مي تواند آفاق و ابعاد شخصيت الهي نبي اكرم (ص) را براي ما روشن سازد.
علاوه بر اين، برخي سوره هاي قرآن كريم اساساً در شأن پيامبر اكرم (ص) است و اين غير از سوره هايي است كه به وجود مبارك آن حضرت تأويل شده است. �يس� كه قلب قرآن كريم است و سرچشمه هايي از معرفت و حكمت از آن جاري است، به پيامبر اكرم (ص) منسوب است. سوره 47 قرآن کريم به نام نامي آن بزرگوار نام نهاده شده است: "محمد" (ص)، علاوه براين سوره فتح، سوره حجرات، سوره نجم، سوره مجادله، سوره تحريم، سوره قلم، سوره مزمل، سوره مدثر، سوره بلد، سوره ضحي، سوره شرح (انشراح)، سوره تين، سوره علق، سوره قدر، سوره كوثر برخي از سوره هايي است كه ناظر به شأن و جايگاه عظيم و مرتبه رفيع آن حضرت در پيشگاه خداوند متعال است. هر كدام از اين سوره ها و آيات نوراني آن، مالامال از حرمت و لطفي است كه خالق متعال براي اين برترين بنده مقرب خود قائل است.
 
در اينجا وصيت نامه امام مجتبي عليه السلام را که خطاب به برادر خود امام حسين عليه السلام است را مي آوريم تا با گوش دل آخرين توصيه هاي امام خود را شنوا و سپس عامل باشيم.
 
و اين هم وصيتي است که از امالي شيخ(ره) نقل شده که به برادرش امام حسين(ع) فرمود:
" هذا ما اوصي به الحسن بن علي الي اخيه الحسين بن علي: اوصي انه يشهد ان لا اله الا الله وحده لا شريک له، و انه يعبده حق عبادته، لا شريک له في الملک، ولا ولي له من الذل، و انه خلق کل شيء فقدره تقديرا، و انه اولي من عبد، و احق من حمد، من اطاعه رشد، و من عصاه غوي، و من تاب اليه اهتدي.
فاني اوصيک يا حسين بمن خلفت من اهلي و ولدي و اهل بيتک ان تصفح عن مسيئهم، و تقبل من محسنهم، و تکون لهم خلفا و والدا، و ان تدفنني مع رسول الله صلي الله عليه و آله فاني احق به و ببيته، فان ابوا عليک فانشدک الله بالقرابة التي قرب الله عزوجل منک و الرحم الماسة من رسول الله صلي الله عليه و آله ان تهريق في محجمة من دم، حتي نلقي رسول الله صلي الله عليه و آله فنختصم اليه و نخبره بما کان من الناس الينا بعده" ثم قبض (ع) .(1)
" اين است آنچه وصيت مي کند بدان حسن بن علي به برادرش حسين بن علي: وصيت مي کند که گواهي دهد معبودي جز خداي يکتا نيست که شريک ندارد، او پرستش مي کند او را بدان جهت که شايسته پرستش است، شريکي در سلطنت ندارد و سرپرستي از خواري براي او نيست، و براستي که هر چيزي را او آفريده و بخوبي و به طور کامل اندازه گيري آن را مقدر فرموده، و شايسته ترين معبود، و سزاوارترين کسي است که او را ستايش کنند، هر که فرمانبرداري او کند راه رشد را يافته، و هر کس که نافرمانيش کند به گمراهي و سرگشتگي افتاده و هر کس به سوي او بازگردد راهنمايي گشته است.
من تو را سفارش مي کنم اي حسين به بازماندگانم از خاندان و فرزندان و خانواده خودت که از بدکارشان درگذري، و از نيکوکارشان بپذيري، و براي آنها جانشيني و پدري مهربان باشي، و ديگر آنکه مرا کنار رسول خدا دفن کني که من به او و خانه او شايسته تر از ديگران هستم...
و اگر از اين کار مانع شدند و جلوگيري کردند، من تو را به حق قرابت و نزديکي که خدا براي تو قرار داده و قرابتي که با رسول خدا داري سوگندت مي دهم که اجازه ندهي در اين راه به خاطر من به اندازه خوني که از حجامت گرفته مي شود خون ريخته شود تا آنگاه که رسول خدا(ص) را ديدار کنيم و شکايت خود به نزد او بريم، و آنچه از اين مردم پس از وي بر سر ما رفته به او گزارش کنيم..."
اين را فرمود و از دنيا رفت، درود خدا بر او باد.
و در روايت شيخ مفيد(ره) اينگونه آمده که پس از جريان مسموم شدن خود فرمود:
" فاذا قضيت فغمضني و غسلني و کفني و احملني علي سريري الي قبر جدي رسول الله (ص) لا جدد به عهدا، ثم ردني الي قبر جدتي فاطمة بنت اسد رضي الله عنها فادفني هناک، و ستعلم يا ابن ام ان القوم يظنون انکم تريدون دفني عند رسول الله(ص) فيجلبون في ذلک، و يمنعونکم منه، و بالله اقسم عليک ان تهريق في امري محجمة دم". " چون من از دنيا رفتم، چشم مرا بپوشان و مرا غسل ده و کفن نما، و مرا در تابوت و به سوي قبر جدم رسول خدا(ص) ببر تا ديداري با او تازه کنم، سپس به سوي قبر جده ام فاطمة بنت اسد رضي الله عنها ببر و در آنجا دفنم کن، و زود است بداني اي برادر که مردم گمان کنند شما مي خواهيد مرا کنار رسول خدا(ص) به خاک بسپاريد، پس در اين باره گرد آيند و از شما جلوگيري کنند، تو را به خدا سوگند دهم مبادا درباره من به اندازه شيشه حجامتي خون ريخته شود."