حضرت ام البنين در واقعه كربلا حضور نداشت، هنگامى كه بشير به مدينه بازگشت و ام البنين را ملاقات كرد، خواست تا خبر شهادت فرزندانش را به وى دهد ام البنين گفت: رگ قلبم راپاره كردى بچه ‏هايم و آنچه زير آسمان است فداى ابا عبد الله عليه السلام، از حسين برايم بگو .
حضرت ام البنين(سلام الله علیها) (محدث، متوفى سال 70 ه) (فاطمه كلابيه)، دختر حزام، از زنان مؤمن، شجاع و فداكار بود.روايت است كه امير المؤمنين عليه السلام پس از شهادت حضرت زهرا عليه السلام به برادرش عقيل كه انساب عرب را خوب می ‏دانست و از احوال خانوادگى آنها آگاه بود فرمود : مى خواهم زنى برايم خواستگارى نمايى كه از خاندان شجاعت باشد تا فرزند شجاعى برايم به دنيا آورد.عقيل، فاطمه كلابيه (ام البنين) را به ايشان معرفى نمود و گفت: در بين عرب خاندانى شجاعتر از خانواده وى سراغ ندارم.اين مادر پسرانش عباس، جعفر، عبد الله و عثمان را چنان تربيت كرد كه همه شيفته برادر بزرگوارشان حضرت امام حسين عليه السلام بودند و در ركاب آن حضرت شهيد شدند.

 
حضرت ام البنين در واقعه كربلا حضور نداشت، هنگامى كه بشير به مدينه بازگشت و ام البنين را ملاقات كرد، خواست تا خبر شهادت فرزندانش را به وى دهد ام البنين گفت: رگ قلبم راپاره كردى بچه ‏هايم و آنچه زير آسمان است فداى ابا عبد الله عليه السلام، از حسين برايم بگو .

 
ام البنين براى عزادارى هر روز همراه نوه ‏اش عبيد الله (فرزند عباس عليه السلام) به بقيع م‏ی رفت و نوحه می ‏خواند و می ‏گريست و اين اشعار را زمزمه می ‏كرد:

 
منم که سایه نشین و جود مولایم
کنیز خانه غم ؛ خاک پای زهرایم
منم که خانـــه به دوش غــم علی
منم که همقدم محنت ولی هستم
منم که شاهد زخم شکسته ابرویم
انیس گریه به یاس شکسته پهلویم
منم که در همه جا در تب حسن بودم
منم که شاهد خون لب حسن بودم
منم که جلوه حق را به عین می دیدم
خدای را به جمال حسین می دیددم
منم که بوده دلم صبح و شام با زینب
منم میان همه ؛ هم کلام با زینب
منم که سوگ گلستان و باغبان دارم
به سینه زخم غم کربلائیان دارم
منم که ظهر عطش را نمی برم از یاد
چهار لاله بی سر ز من به خاک افتاد
منم که مادر عشق و امید و احساسم
فدای یک سر موی حسین عباسم
 

 

درمراسمی که به مناسبت شهادت حضرت ام البنین درمرکز کانون فرهنگی هنری قالهربرگزار شد مسئول کانون اسماعیل سهرابی مراسمی که صبح چهارشنبه به مناسبت وفات حضرت ام البنین(س) در روستای قالهربرگزار شد، افزود: حضرت ام البنین(س) از زنان نمونه تاریخ اسلام است که در عرصه های گوناگون الگوی بسیاری از زنان و حتی مردان مؤمن قرار گرفته و شجاعت، فداکاری و گذشت سه خصیصه مهم و الگوی مناسب برای تمامی زنان مسلمان است که در وجود حضرت ام البنین(س) نقش بسته است.

حضرت علی(ع) شجاعت و صبوری را شاخص ترین موارد همسر گزینی خود عنوان کردند

وی بیان داشت: شجاعت قبیله بنی کلاب که این بانوی بزرگ اسلام از این قبیله بود در آن زمان زبانزد خاص و عام بود و حضرت علی(ع) پس از شهادت حضرت فاطمه زهرا(س)، یکی از شاخص ترین موارد همسر گزینی خود را شجاعت و در عین حال صبوری عنوان کردند.

اسماعیل سهرابی ادامه داد: حضرت ام البنین(س) در معنا به مادر پسران گفته می شود و آن حضرت پس از ازدواج با امام علی(ع) صاحب چهار فرزند پسر شد و با وجود حسنین(ع)، زینب و ام کلثوم(س)، رسالت سختی برعهده این بانوی بزرگ اسلام گذاشته شد.

وی تصریح کرد: همان طور که در کتب اسلامی نوشته اند تمامی پسران حضرت ام البنین(س) در کربلا و روز عاشورا در کنار امام حسین(ع) و یارانش یک به یک با یزیدیان جنگیدند و به شهادت رسیدند و با شهادت چهار فرزند ام البنین(س) در کربلا، این بانوی شکیبا، به افتخار مادر شهیدان بودن نائل آمد و در کنار همسر شهید بودن، افتخاری دیگر بر صفحه افتخاراتش افزوده شد.

حضرت ام البنین(س) مادری فداکار برای فرزندانش بود

مسئول کانون قالهراضافه کرد: حضرت ام البنین(س) نه تنها همسری مهربان و صبور بلکه مادری فداکار برای فرزندانش بود و یکی از مقامهای والای آن حضرت همین بس که وقتی خبر شهادت فرزندانش را به او دادند فرمود "رگهای قلبم را بریدی! فرزندانم و هرآنچه زیر آسمان است به فدای حسین (ع) باد".

وی عنوان داشت: ولایت‌ مداری و عشق سرشار حضرت ام ‌البنین(س) به اهل ‌بیت(ع) الگویی برای مسلمانان است و تواضع و ایثار این بانو بارها در منزل امیرالمؤمنین(ع) و حادثه کربلا دیده شده است.

اسماعیل سهرابی افزود: این بانوی بزرگوار نزد مسلمانان از جایگاهی ویژه برخوردار است و بسیاری از مؤمنان و دوستداران اهل بیت(ع) معتقدند او نزد خداوند منزلتی والا دارد و اگر دردمندی او را به درگاه حضرت باری تعالی شفیع و واسطه قرار دهد، غم و اندوهش برطرف خواهد شد.

وی تصریح کرد: ماردران شهدا وجانبازان هشت سال دفاع مقدس اکنون نمونه ای از حضرت ام البنین(س) هستند که باید این ماداران و همسران را تکریم کنیم.

درادامه این مراسم معنوی مداحان اهل بیت پیرامون مقام حضرت ابوالفضل ومادر گرامیشان به مدیحه سرایی پرداختند.

 

در کتاب " کنز المطالب " نوشته شده  به تاریخ 1321 هجری قمری نوشته " علّامه  سیّد محمّد باقر قره باقی همدانی " در باب سال و روز وفات  حضرت فاطمه کلابیّه  علیها سلام معروف به " ام البنین " به نقل از کتاب " اخیتارات"  طی حدیثی از اعمش  آمده است :

روز سیزدهم جمادی الثّانی که مصادف با جمعه بود بر امام زین العابدین وارد شدم . ناگهان فضل بن عبّاس علیه السلام وارد شد و در حالیکه گریه می گرد ، گفت :

 " جدّه ام ام البنین علیها سلام از دنیا رفت. شما را به خدا ببینید چطور این روزگاز فریبکار ، خاندان کساء را در یک ماه دوبار عزادار کرد. "

مرحوم قره باقی می فرمایند :

پس از چندی از خبر دیگری مندرج د ر حاشیه کتاب " وقایع الشّهور و والایام " تالیف بیرجندی اطلاع یافتم که به نقل از اعمش نوشته شده است : در سیزدهم جمادی الثّانی و در سال 64 هـ.ق ام البنین وفات یافت و در قبرستان بقیع به قول مشهور دفن گردید.

اما قول دیگری در سال وفات حضرت ام البنین نیز معروف است که ایشان در سال 70 هـ . ق وفات یافته اند.

 
ام البنين کيست ؟

نامش فاطمه و کنیه‏اش امُّ البنین (مادر پسران) است. پدرش حِزام، و مادرش ثمامه یا لیلاست. همسرش علی‏بن ابی‏طالب علیه‏السلام و فرزندانش عباس علیه‏السلام ، عبداللّه‏، جعفر و عثمان هستند که هر چهار نفرْ در سرزمین کربلا و در رکاب امام حسین علیه‏السلام به شهادت رسیدند. آرام‏گاه وی در مدینه منوّره و قبرستان بقیع است.

ولادت ام البنین علیهاالسلام

در مورد تاریخ دقیق ولادت حضرت ام‏البنین اطلاعی در دست نیست و تاریخ‏نگارانْ سال ولادت او را ثبت نکرده‏اند، ولی یاد آور شده‏اند که تولد پسر بزرگ ایشان، حضرت ابوالفضل علیه‏السلام ، در سال 26 ق اتفاق افتاده است.
برخی از تاریخ‏نگارانْ زمان ولادت ایشان را در حدود پنج سال پس از هجرت تخمین می‏زنند.

بانویی از تبار دلاوران عرب

تاریخ گواهی می‏دهد که پدران و داییان حضرت ام‏البنین از دلیران عربِ پیش از اسلام بوده و از آن‏ها به هنگام نبرد، دلیرْمردی‏های فراوانی نقل شده است که در عین شجاعتْ بزرگ و پیشوای قوم خود نیز بوده‏اند، آن‏چنان که حاکمان زمانْ در برابرشان سرتسلیم فرود می‏آورند. اینان همانان هستند که عقیل ـ نسبْ‏شناس بزرگ عرب و برادر علی علیه‏السلام ـ به امیرالمؤمنین علیه‏السلام گفت: «در میان عرب از پدرانش شجاع‏تر و قهرمان‏تر یافت نمی‏شود».

چگونگي انتخاب برای همسری علی علیه‏السلام

بعد از شهادت فاطمه زهرا علیهاالسلام ، علی بن ابی‏طالب علیه‏السلام برادرش عقیل را ـ که آشنا به علم نسب‏شناسی عرب بود ـ فرا خواند و از او خواست که برایش همسری از تبار دلاوران برگزیند تا پسر دلیری برای مولا به ارمغان آورد.
عقیل، فاطمه کلابیه را برای حضرت برگزید که قبیله و خاندانش، بنی کِلاب، در شجاعت بی‏مانند بودند، و حضرت علی علیه‏السلام نیز این انتخاب را پسندید.

خواستگاری

بعد از این که عقیل شجره‏نامه‏های اَعراب را بررسی و ام‏البنین را انتخاب کرد، حضرت علی علیه‏السلام ، او را نزد پدر ام‏البنین فرستاد. پدرخشنود از این وصلت مبارک، نزد دختر خود شتافت و موضوع را در میان گذاشت. ام البنین نیز با سربلندی و افتخارْ پاسخ مثبت داد و پیوندی همیشگی بین وی و مولای متقیان علی بن ابی‏طالب علیه‏السلام برقرار شد.
امام علی علیه‏السلام ، در همسرش عقلی سترگ، ایمانی استوار، آدابی والا و صفاتی نیکو مشاهده کرد و او را گرامی داشت و از صمیم قلب در حفظ حُرمت او کوشید.

اولین روز زندگی مشترک

روز اولی که ام البنین علیهاالسلام پا در خانه علی علیه‏السلام گذاشت، حسن و حسین علیهماالسلام مریض بوده و در بستر افتاده بودند. عروس تازه ابوطالب، به محض آن‏که وارد خانه شد، خود را به بالین آن دو عزیز عالم وجود رسانید و هم‏چون مادری مهربان به دلجویی و پرستاری آنان پرداخت.


منم که سایه نشین و جود مولایم
کنیز خانه غم ؛ خاک پای زهرایم

منم که خانـــه به دوش غــم علی
منم که همقدم محنت ولی هستم

منم که شاهد زخم شکسته ابرویم
انیس گریه به یاس شکسته پهلویم

منم که در همه جا در تب حسن بودم
منم که شاهد خون لب حسن بودم

منم که جلوه حق را به عین می دیدم
خدای را به جمال حسین می دیددم

منم که بوده دلم صبح و شام با زینب
منم میان همه ؛ هم کلام با زینب

منم که سوگ گلستان و باغبان دارم
به سینه زخم غم کربلائیان دارم

منم که ظهر عطش را نمی برم از یاد
چهار لاله بی سر ز من به خاک افتاد

منم که مادر عشق و امید و احساسم
فدای یک سر موی حسین عباسم

چرا ام البنين ؟!

فاطمه کلابیه، بعد از گذشت مدتی از زندگی مشترک با علی علیه‏السلام ، به امیرالمؤمنین پیشنهاد کرد که به جای «فاطمه»، که اسم قبلی و اصلی وی بوده، او را ام البنین صدا زند تا فرزندان حضرت زهرا علیهاالسلام از ذکر نام اصلی او توسط پدرشان، به یاد مادر خویش، فاطمه زهرا علیهاالسلام نیفتند و در نتیجه، خاطرات گذشته، در ذهن آن‏ها تداعی نگردد و رنج بی‏مادری آن‏ها را آزار ندهد. 

محبت بی‏دریغ به فرزندان زهرا علیهاالسلام

ام‏البنین بر آن بود که، در زندگی جای خالی حضرت زهرا علیهاالسلام را برای فرزندان ایشان پر کند؛ مادری که در اوج شکوفایی پژمرده شد و آتش به جان فرزندان خردسال زد: فرزندان فاطمه زهرا علیهاالسلام در وجود این بانوی پارسا، مادر خود را می‏دیدند و رنج فقدانِ مادر را کمتر احساس می‏کردند.

ام‏البنین علیهاالسلام ، فرزندان دختر گرامی رسول خدا صلی‏الله‏علیه‏و‏آله را بر فرزندان خود مقدّم می‏داشت و بخش عمده محبت و علاقه خود را متوجه آنان می‏کرد و آن را فریضه‏ای دینی می‏شمرد؛ زیرا خداوند متعال در کتاب خود، همگان را به محبت آنان دستور داده است.

فرزندان ام‏البنین علیهاالسلام

ثمره زندگی مشترک ام البنین علیهاالسلام با حضرت علی علیه‏السلام ، چهار پسر بود که به دلیل داشتن همین پسران، او را ام‏البنین، یعنی مادر پسران می‏خواندند. نام فرزندان ایشان به ترتیب عبارتند از: قمربنی‏هاشم حضرت ابوالفضل العباس علیه‏السلام ، عبداللّه‏، جعفر و عثمان.
فرزندان ام البنین همگی در کربلا به شهادت رسیدند و نسل ایشان از طریق عُبیداللّه‏ فرزند حضرت ابوالفضل علیه‏السلام ادامه یافت.

مادر چهار شهید

با شهادت چهار فرزند ام‏البنین علیهاالسلام در کربلا، این بانوی شکیبا، به افتخار مادر شهیدان بودن نائل آمد و درکنار همسر شهید بودن، افتخاری دیگر بر صفحه افتخاراتش افزوده شد.

وقتی خبر شهادت فرزندانش به او رسید، سرشک اشک از دیده فرو ریخت و با روحیه‏ای قوی در اشعاری گفت: «ای کسی که فرزند رشیدم عباس را دیدی که همانند پدرش بر دشمنان تاخت، فرزندان علی علیه‏السلام همه شیران بیشه شجاعتند. شنیده‏ام بر سر عباس عمود آهنین زدند، در حالی که دست‏هایش را قطع کرده بودند؛ اگر دست در بدن پسرم بود، چه کسی می‏توانست نزد او آید و با او بجنگد؟

فرزندانم به فدای حسین علیه‏السلام

ام‏البنین بَشیر را دید که فرستاده امام سجاد علیه‏السلام بود و به مدینه آمده بود تا مردم را از ماجرای کربلا و بازگشت کاروان امام حسین علیه‏السلام با خبر سازد. به او فرمود: ای بشیر! از امام حسین علیه‏السلام چه خبر داری؟ بشیر گفت: خدا به تو صبر دهد که عباس تو کشته گردید. ام‏البنین فرمود: از حسین علیه‏السلام مرا خبر ده!

بشیر خبر شهادت بقیه فرزندان او را هم اعلام کرد، ولی ام‏البنین پیوسته از امام حسین علیه‏السلام خبر می‏گرفت و می‏گفت: فرزندان من و آن‏چه در زیر آسمان است، فدای حسینم باد.

چون بشیر خبر شهادت امام حسین علیه‏السلام را به آن حضرت داد، صیحه‏ای کشید و گفت: ای بشیر! رگ قلبم را پاره کردی و سپس صدا به ناله و شیون بلند کرد. 

این علاقه او به امام حسین علیه‏السلام دلیل کمال معنویت اوست که آن همه ایثار را در راه مقام ولایت فراموش کرد و تنها از رهبرش سخن به میان آورد.

  وفات این بی بی مجلّله را محضر حضرت ولی عصر ارواحنا فداه و تمامی محبّین اهل بیت (ع) تسلیت عرض می نمایم. 

مادر؛
مادری که اگر چه در کربلا نبود،
ولی دلش تا ابد در کربلا ماند و نگاهش بر افق،
که آیا «کاروان عشق» را بازگشتی خواهد بود؟
مادری که دلش برای همیشه در کنار «نهر علقمه»، سوگ نشین فرزندی شد
که نظیر نداشت در زیبایی و شجاعت!
مادری که دلش در میدان «قتلگاه» بود و نگاهش بر آسمان،
که چه وقت، «ماه»، بار دیگر خواهد تابید!
مادری که یک عمر،
دست از «حسین حسین» گفتن بر نداشت و تمام غریبانه هایش را،
حتی سوگ عزیزانش را با نام حسین علیه السلام همراهی کرد!
مادری که
«ام البنین علیهاالسلام»
بود، ولی آیینه نگاهش از آسمان کربلا، تنها اشکِ خونین ستارگان را چید؛
آن گاه که راوی، از عبور نیزه ها روایت می کرد!
مادری که حتی کوچه های «مدینه»، مرثیه سرای اندوه سترگ او شدند
و به استقامت و صبر او ایمان آوردند!
مادری که «وفا»، اولین درس زندگی و «شجاعت»،
عالی ترین سرشت همسری اش بود و «صحبت»،
بالاترین باور مهر پروری اش
مادری که برای همیشه،
با ناله های نینوایی، به یاد پسرانش، لالایی سرود و سروده هایش را فرات،
هر روز، هنگام غروب نجوا می کند!
مادری که بعد از شهادت
«عباس علیه السلام»
، دیگر به ماه نگاه نکرد و آسمان مدینه، نعمت نورافشانی اش را از دست داد!
مادری که در کربلا نبود، ولی تا ابد در کربلا ماند و دل از
«گودال قتلگاه» نگرفت و فریاد «یا حسین»اش را نه تنها در مدینه،
که از صحن مطهر کربلا می توان شنید!
درود خداوند و سلام پاکان، بر روح بلند و وفاداری بی نظیرش باد!
روح آسمانی اش،
در سایه سار کوثر، شاد، و شفاعت بشکوهش، دستگیرمان باد