درباره

وب پیش روی شما جاصل تلاش گروه کانون فرهنگی هنری صاحب الزمان (عچ) روستای قالهرمی باشد ما تلاش می کنیم تا به بهترین صورت برنامه های فرهنگی هنری روستا راپوشش دهیم اما اگرکاستی وجود دارد شمابزرگواری نموده عفو فرمایید زیرا بزاعت ما بیش ازاین نمی باشد
جستجو
مطالب پيشين
بایگانی مطالب
لوگوی دوستان
ابزار و قالب وبلاگ
کاربردی

<-PollName->

<-PollItems->

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 19
بازدید دیروز : 105
بازدید هفته : 210
بازدید ماه : 394
بازدید کل : 14653
تعداد مطالب : 197
تعداد نظرات : 1
تعداد آنلاین : 1


مرجع کد و اسکریپت

ابر برچسب ها


[مرجع دریافت ابزار و قالب وبلاگ]

[ Designed By Ashoora.ir ]
کانون فرهنگی ، هنری صاحب الزمان (عج) مسجدجامع قالهر

نام: محمّد

نام پدر: امام حسن عسكرى(ع)

نام مادر: نرجس ( نرگس )

القاب: حجت ، خاتم ، صاحب الزّمان ، قائم ، منتظَر ، و از همه مشهورتر مهدى

شكل: چون ستاره درخشان نورانى ، و داراى خالى سياه بر گونه راست 

زاد روز: شب نيمه شعبان 255 ، هنگام طلوع فجر

زادگاه: شهر سامراء

غيبت صغرى: از سنّ پنج سالگى به مدّت 69 سال

غيبت كبرى: با در گذشت چهارمين نماينده و سفير آن حضرت از سال 329 آغاز گرديد; و تا به هنگام فرمان الهى مبنى بر اجازه ظهور و قيام آن بزرگوار ، همچنان ادامه خواهد داشت.

محل ظهور: مكّه معظّمه.

محل بيعت: مسجدالحرام ، ميان ركن و مقام.

يادگار أنبياء: انگشتر سليمان در انگشت او ، عصاى موسى در دستش ، و بطور خلاصه آنچه خوبان همه دارند او تنها دارد.

ياران: سيصد و سيزده نفر ( به عدد اصحاب بدر ) ، افرادى باشند كه هسته مركزى زمامدارى او را تشكيل دهند; و در حقيقت كارگردانان اصلى قيام مهدى(ع) ، و كارگزاران درجه اوّل انقلاب جهانى اسلام خواهند بود كه از اطراف جهان به دور حضرتش گرد آيند.

مركز حكومت: مسجد كوفه ، ــ  مركز خلافت و حكومت جدّ بزرگوارش على(ع) ــ .

وزير و معاون: عيسى(ع) از آسمان فرود آيد و به عنوان وزير با حضرتش همكارى نمايد.

بركات حكومت و رهبرى او: درهاى خير و بركت از آسمان به روى مردم گشوده شود; عمرها به درازا كشد; مردم همه در رفاه و بى نيازى بسر برند; شهرها همه بر اثر آبادانى و سرسبزى به هم پيوسته گردند ، آنچنان كه مسافران را به برداشتن توشه نيازى نخواهد بود; و اگر زنى يا زنانى تنها از مشرق به مغرب روند كسى را با آنها كارى نباشد.

 

مهدی کیست ؟

از جابر بن عبدالله انصاری که گفته است از رسول خدا پرسیدم که من خدا ورسول او را می دانم ومی شناسم ام اولوالامر را نمی دانم . آن حضرت فرمود : ای جابر  ایشان خلفای من وامامان مسلمان بعد از من ، اول ایشان علی بن ابیطالب (ع) وبعد از آن حسن بن علی (ع) وبعد از آن حسین بن علی (ع) وبدنبال او محمد بن علی واو در تو رات معروف است به باقر وتو او را دریابی . ای جابر ، چون او را بینی سلام من را به او برسان وبعد از آن یک یک ائمه را نام می برد تا آنکه چون به حجت قائم ( عج ) رسید ؛ فرمود که نام او نام من باشد وکنیه من کنیه او وحجت خدا است وبقیة الله ؛ او در میان مردمان ، حق تعالی مشارق ومغارب را توسط او بگشاید واو از شیعه خود عنایت گردد.

 

ولادت حضرت مهدی (عج ) :

در سال 255 (ه . ق ) ، در سپیده دم روز جمعه ، پانزدهم ماه شعبان در شهر سامراپایتخت عباسیان ، دوازدهمین اختر آسمان  امامت وولایت حضرت حجة بن الحسن المهدی (عج ) در خانه امام حسن عسگری دیده به جهان گشود . نامش ، نام پیامبر - کنیه اش ، کنیه پیامبر - ابوالقاسم - مادرش نرجس ونام پدر بزرگوارش امام حسن عسگری (ع) است . آن یادگار الهی حجت ، قائم ، خلف صالح ، صاحب الزمان وبقیة الله لقب گرفته است و مشهورترین لقبش حضرت مهدی است .

و لادت با سعادتش از دشمنان پنهان مانده ونام ونشانش از بدخواهان در نهان ، زیرا حکومت خون آشام وقت ودستگاه ستمگر خلافت ، سخت در پی او ومشتاق یافتن ونابود ساختنش بود . تمام نیروی خود را در اطراف خانه امام حسن عسگری ( ع) متمرکز کرده ودهها جاسوس به کار گرفته بود ، بر هر جاسوسی ، جاسوسی دیگر گمارده بود تا از ولادت ولی خدا حضرت بقیة الله (عج) آگاه شده ، نو رخدا را خاموش کند ، ولی مشیت خداوند برآن تعلق گرفته بود که حجت خو را از گزند دشکنان حفظ کند .

 

احادیثی از شخصیت امام مهدی (عج ):

مهدی مردی است از فرزندان من که چهره اش چون اختر تابناک است . « پیامبر اکرم (ص) »

مهدی طاووس بهشتیان است . « پیامبر اکرم (ص) »

با مهدی ما حجتها گسسته می شود . او پایان بخش سلسله امامان ، نجات بخش امت واوج نور وراز نهان است . « امام علی (ع )»

اگر او [ امام زمان (عج) ] را دریابم تمام عمر به او خدمت می کنم . « امام صادق (ع) »

من یادگار خدا در زمین وجانشین وحجت او بر شما هستم .« امام مهدی (عج )»

من مایه امان اهل زمینم ؛ چنانکه ستارگان مایه امان اهل آسمان اند .« امام مهدی (عج ) »

 

غیبت :

این مولود مسعود دو غیبت دارد :

نخست غیبت صغرییا کوتاه مدت - که بعد از شهادت امام حسن عسگری (ع) « هشت ربیع الاول سال 260 ه.ق »  ( زمان 6 سالگی حضرت ) آغاز شد وتا سال 329 ه.ق ادامه یافت . در این دوره که 74 سال طول کشید شیعیان می توانستند توسط سفیران چهارگانه اش با آن حضرت تماس بگیرند وبا وی ارتباط برقرار کنند . این چهار تن نایب خاص ، که شیعیان می توانستند در دوران غیبت صغری توسط آنها با حضرت مهدی (عج ) تماس بگیرند ومشکئلات خود را به ناحیه متقدسه برسانند وپاسخ هاس لازم را دریافت نمایند ، عبارتند از : جناب عثمان بن سعید عمروی ، محمد بن عثمان بن سعید ، حسین بن روح نوبختی وعلی بن محمد مسعودی ، که با رحلت او باب « نیابت خاص » بسته شد . پس از آن ، غیبت کبری آغاز شد که از سال 329 ه.ق تا کنون استمرار یافته است ، وپایانش بر کسی جز خداوند آشکار نیست . در این دوره سفیر ونایب خاصی برای آن حضرت نیست و راه تماس رسمی وآشکار برای مردم وجود ندارد وبر آنهاست که از نواب عام امام (ع) - یعنی از فقهای پارسا وخویشتن دار- پیروی کنند .

در هر حال ، نهان زیستی آن حضرت بدین معناست که دور از چشم مردمان ولی در زیر همین آسمان کبود بسر می برد . اگر برخوردی هم برایش پیشامد کند ، اغلب ناشناخته می ماند ودیدار هایش با شیعیان تنها به اذن خداست .

دوران غیبت کبری امام معصوم ، دوران آماده نبودن شرایط سیاسی واجتماعی جامعه اسلامی برای پذیرش وجود علنی وآشکار امام معصوم است .

امام حسن مجتبی (ع ) درباره غیبت طولانی ( کبری ) حضرت مهدی (عج) چنین می فرماید : به درستی که خداوند ، تولد او را پنهان نگه می دارد وشخص او را غایب می کند تا این که هنگام خروج وقیام ، بیعت هیچ کس بر گردن او بنا شد . او نهمین فرزند بردارم حسین است فرزند سرور کنیزان ، خداوند عمرش را در هنگام غیبتش طو لانی می گرداند ، سپس او را با قد رت خود همانند یک جوان کمتر از چهل ساله آشکار خواهد ساخت .

 

احادیثی از غیبت امام مهدی (عج):

قائم را دو غیبت است : در یکی از آنها ( از بس طولانی است ) درباره اش گفته می شود : [ او مرد ومعلوم نیست به کدام وادی رفته است.] « امام باقر (ع) »

قائم را دو غیبت است : یکی طولانی ودیگری کوتاه . در غیبت نخستین جایگاه آن حضرت را شیعیان خاص او می دانند ، و در غیبت نخستین جایگاه آن حضرت را شیعیان خاص او می دانند ، در غیبت دوم از جایگاه او کسی جز خدمتکارانش ، که بر دین اویند ، آگاه نیست .« امام صادق (ع) »

چگونگی بهره مندی از وجود من در دوران غیبتم ، همچون بهره ای است که از خورشید می برند ، آن گاه که ابر آن را از دیدگان نهان می کند .« امام مهدی (عج ) »

 

ظهور چیست ؟

ظهور واژه ای در زبان عربی است که برگرفته از کلمه ظهر می باشد ، زبان شناسان عربی « ظهر » را حاکی از هر نوع بروز وآشکار شدن که همراه با قدرت وقوت باشد ، دانسته اند . به واژه ظهور در ایات وروایات نیز اشاره شده ، چنانچه در قرآن کریم هم در آیه شریفه « هو الذی ارسل رسل بالمهدی ودین الحق ... »  یعنی « اوست که پیامبر خود را برای هدایت ودین حق فرستاد تا او را بر تمام ادیان چیره سازد اگر چه مشرکان نپسندند » که در یک معنا پدیدار شدن با قدرت وشکوه است . در این آیه ظهور به دین اسلام وحقایق قرآن ومعارف اسلامی نسیت داده شده است .

 

احادیثی از ظهور امام مهدی (عج):

هرگاه آواز دهنده ای از آسمان آواز داد که . « همانا حق در میان خاندان محمد است » ، در آن هنگام نام مهدی بر سر زبان های مردم می افتد واز جام محبت او می نوشند وجز نام او بر زبان ندارند . « امام علی (ع) »

خداوند قائم ما را از پس پرده غیبت بیرون می آورد وآنگاه او را از ستمگران انتقام می گیرد . « امام حسین (ع) »

آنگاه کا برپادررنده عدالت (امام مهدی عج ) قیام کند ، عدالتش نیکوکار وبدکار را فر می گیرد . « امام حسین (ع) »

 آنگاه که قائم ما قیام کند ، خدا آفت را از شیعیام ما بزداید ودلهایشان را چون پاره های آهن [ استوار ]  سازد .« امام سجاد (ع) »

منم که زمین را از عدالت لبریز می کنم ، چنانکه از ستم آکنده است . « امام مهدی (عج ) »

 

انتظار :

شما امیدوار فرج وگشایش الهی باشید واز کمکهای خداموند نومید نگردید ؛همانا برترین اعمال نزد خالق یکتا انتظار فرج است .

 

 احادیثی از انتظارفرج :

برترین اعمال امت من انتظار فرج است . « پیامبر اکرم (ص) »

در انتظار فرج باشید واز رحمت خدا نومید نشوید . « امام علی (ع) »

آن که منتظر فرج ما است ، همچون کسی است که در راه خدا در خون خود تپیده  باشد . « امام علی (ع) »

منتظران ظهور امام مهدی (عج ) برترین اهل هر زمان اند . « امام سجاد (ع) »

در شب و روزت منتظر فرج مولایت باش . « امام صادق (ع) »

آنکه به ما ایمان آورد وسخن ما را تصدیق کند منتظر امر [ فرج ]  ما باشد ، همچون کسی است که زیر پرچم قائم به شهادت برسد .  « امام صادق (ع) »

منتظر ظهور امام دوازدهم مانند کسی است که در رکاب پیامبر خدا شمشیر کشیده است واز ایشان دفاع می کند . « امام صادق (ع) »

 

 



بالاي تخت يوسف كنعان نوشته اند

                                                    هر يوسفي كه يوسف زهرا نمي شود

 

هرگاه تو را با اين لقب ياد مي كنند ناخود آگاه آيه اي از قرآن كريم برايم تداعي

 

مي شود . آن گاه كه برادران خطاكار يوسف به محضر او شرف ياب شدند،

 

يوسف (ع) به آنها گفت: هيچ مي دانيد با يوسف و برادرش چه كرديد؟ بلافاصله

 

بانويي قد خميده در برابرم مجسم مي شود كه مرا و يكايك شيعيان و مردم جهان

 

را مورد خطاب و عتاب قرار مي دهد كه « هل علمتم ما فعلتم بيوسف؟ »  هيچ

 

مي دانيد با يوسف من چه كرديد؟ هيچ مي دانيد در اين 1167 سال كه از شروع

 

غيبتش مي گذرد بر مهدي من چه گذشته است؟

 از اشكهاي غريبانه اش با خبريد؟

 از غصه ها و قلب پر از خونش چه مي دانيد؟

 براي خلاصي او از زندان غيبتش چه كرديد؟

 چرا براي رهايي او از غربت و غيبت و مظلوميت دعا نمي كنيد؟

 

 بدانيد!

        

دلي  شكسته تر از من در آن زمانه نبود

                                                   در اين زمانه دل فرزند من شكسته تر است

 



 

امام زمان

ما، در این نوشتار، سعی داریم که ابتدا، روایاتی که در ارتباط با سبب غیبت است، بیان کنیم، سپس آن ها را از نظر سندی و دلالی بررسی کرده و در پایان نتیجه بگیریم. بنابراین، بحث را در سه مرحله پی می گیریم.

 

مرحله ی نخست

 

 

در روایات، به سبب های مختلفی اشاره شده است که می توان آن ها را به هشت دسته، تقسیم کرد:

یکم - اجرای سنن انبیا علیهم السلام درباره ی حضرت مهدی (عج) ;

دوم - خدا نمی خواهد که امام، در میان قوم ستمگر باشد;

سوم - تنبه مردم;

چهارم - امتحان مردم;

پنجم - خوف و ترس از قتل;

ششم - تحت بیعت هیچ حاکمی نباشد;

هفتم - خالی شدن صلب های کافران از مؤمنان;

هشتم - سر غیبت معلوم نیست و فقط خدا می داند.

 

اول - اجرای سنن انبیا علیهم السلام در باره ی حضرت مهدی (عج)

حدیث یکم - حنان بن سدیر، از پدرش از امام صادق علیه السلام روایت کند که فرمود: «برای قائم ما، غیبتی است که مدت آن به طول می انجامد.» . گفتم: «ای فرزند رسول الله آن، برای چیست؟» . فرمود: «خداوند عز و جل، می خواهد درباره ی او، سنت های پیامبران علیهم السلام را در غیبت هایشان جاری سازد. ای سدیر! گریزی از آن نیست که مدت غیبت های آن ها به سر آید. خداوند عزوجل فرمود: همانا، همه ی شما پیوسته از حالی به حال دیگر منتقل می شوید» (انشقاق: 19 ); یعنی، سنت های پیشینیان، درباره ی شما هم جاری است.».7

البته روایات دیگری به این مضمون وارد شده که در ادامه ی مبحث، بدان اشاره می شود.

 

دوم - خدا نمی خواهد امام در میان قوم ستمگر باشد

حدیث یکم -  مروان انباری گوید: از ابوجعفر (امام باقر علیه السلام) نامه ای رسید که(8) نوشته بود: «همانا، خداوند، اگر ناخوش بدارد و دوست نداشته باشد که ما، در مجاورت و کنار قومی باشیم، ما را از میان آن ها بیرون می برد.».9

حدیث دوم - محمد بن فرج گوید: ابو جعفر (امام جواد علیه السلام) (10)به من نوشت: «هنگامی که خداوند تبارک و تعالی، بر خلقش خشم کند، ما را از میان شان دور می کند.».11

 

سوم - تنبیه و تنبه مردم

حدیث - در حدیث محمد بن الفرج: «خشم خدا، به جهت تنبیه و تنبه مردم است تا قدر شناس باشند.» .

 

چهارم - امتحان مردم

حدیث - زرارة بن اعین گوید: از امام صادق شنیدم که می فرمود: «همانا برای قائم (پیش از آن که قیام کند) غیبتی است.» . سپس فرمود: «او، منتظری است که مردم; در ولادت اش; به شک و تردید می افتند و بعضی می گویند: «زمانی که پدرش (امام حسن عسکری علیه السلام) رحلت کرد، فرزندی برای او نبود» و بعضی گویند: «دو سال قبل از وفات پدرش; متولد شده است » ; زیرا، خداوند عزوجل، محققا، امتحان خلقش را دوست می دارد و در آن هنگام، باطل جویان، شک و تردید می کنند.».12

این حدیث و احادیث دیگر 13 وجه غیبت را، امتحان مردم دانسته که مطابق با آیات خداوند و تعلیمات دینی است.

امام صادق علیه السلام می فرماید: خداوند عز و جل، می خواهد درباره ی او، سنت های پیامبران علیهم السلام را در غیبت هایشان جاری سازد. ای سدیر! گریزی از آن نیست که مدت غیبت های آن ها به سر آید. خداوند عزوجل فرمود: همانا، همه ی شما پیوسته از حالی به حال دیگر منتقل می شوید» (انشقاق: 19 ); یعنی، سنت های پیشینیان، درباره ی شما هم جاری است

پنجم - خوف و ترس از قتل

حدیث یکم - ابان و دیگران، از امام صادق علیه السلام نقل می کنند که رسول الله صلی الله علیه و آله فرمود: «گریزی از غیبت برای غلام و پسر خردسال (اشاره به امام مهدی (عج)) نیست » . عرض کردند: «یا رسول الله! برای چه غیبت می کند؟» .فرمود: «می ترسد او را بکشند» .14

حدیث دوم -  زراره گوید: از ابوجعفر (امام باقر علیه السلام) شنیدم که می فرمود: «همانا برای قائم ما (15) (حضرت مهدی علیه السلام) قبل از ظهورش، غیبتی است.» . گفتم: «برای چه؟» . فرمود: «می ترسد - و با دست به شکم اش اشاره کرد - » . زراره گوید: «مقصود، قتل است (می ترسد او را بکشند) .» .

در کتاب 16 غیبت نعمانی 17 این حدیث، به طریق دیگر، از «زراره » از امام صادق علیه السلام نقل شده است و نیز احادیث زیادی 18 در ارتباط با این وجه وجود دارد. و در این مرحله صرفا، به معرفی وجوه مختلف علت غیبت می پردازیم. عالمانی مانند شیخ طوسی، بحث مفصلی در تایید این وجه دارند که در مرحله ی بحث و بررسی های دلالی، به آنها اشاره خواهیم کرد.

 

ششم - تحت بیعت هیچ حاکمی نباشد

امام زمان

حدیث یکم - الطبرسی عن الکلینی، عن اسحاق بن یعقوب، انه ورد علیه من الناحیة المقدسة علی ید محمد بن عثمان: «و اما علة ما وقع من الغیبة. فان الله عزوجل یقول: یا ایها الذین امنوا لا تسالوا عن اشیاء ان تبدلکم تسؤکم 19انه لم یکن احد من آبائی الا وقعت فی عنقه بیعة لطاغیة زمانه وانی اخرج حین اخرج ولابیعة لاحد من الطواغیت فی عنقی...».20

طبرسی در کتاب احتجاج از ثقة الاسلام کلینی «ره » و ایشان نیز از اسحاق بن یعقوب نقل می کند که این مطلب از ناحیه مقدس امام عصر (عج) به واسطه ی علی بن محمد بن عثمان وارد شد: «و اما علت وقوع غیبت، این است که خداوند عزوجل می فرماید: ای کسانی که ایمان آورده اید! از چیزهایی نپرسید که اگر برای شما آشکار شود، شما را ناراحت می کند.» . بر گردن همه ی پدران ام، بیعت سرکشان زمانه بود، اما وقتی که من خروج کنم، بیعت هیچ ظالم سرکشی بر گردن ام نیست.» .

حدیث دوم - محمد بن یحیی، عن احمد بن محمد، عن الحسین بن سعید، عن ابن ابی عمیر، عن هشام بن سالم، عن ابی عبدالله علیه السلام قال: یقوم القائم ولیس لاحد فی عنقه عهد ولاعقد ولا بیعة ».22

هشام ابن سالم از امام صادق علیه السلام نقل کند که امام فرمود: «قائم، قیام می کند در حالی که پیمان و قرار داد و بیعت هیچ کس در گردنش نیست.» .22

این وجه، در احادیث زیادی مطرح گردیده است، به طوری که شیخ صدوق در کمال الدین باب چهل چهار (علة الغیبة) یازده حدیث را نقل کرده، که پنج حدیث نخست را (از شماره 1 تا 5) اختصاص به این وجه قرار داده است.

 

هفتم - خالی شدن صلب های کافران از مؤمنان

حدیث یکم - ابن مسرور، عن ابن عامر، عن عبدالله بن عامر، عن ابن ابی عمیر، عمن ذکره، عن ابی عبدالله علیه السلام قال: قلت له: «ما بال امیرالمؤمنین علیه السلام لم یقاتل مخالفیه فی الاول؟» . قال: «لایة فی کتاب الله عزوجل «لو تزیلوا لعذبنا الذین کفروا منهم عذابا الیما»». 23 قال: قلت: «وما یعنی بتزایلهم؟» .

قال: «ودائع مؤمنین فی اصلاب قوم کافرین، وکذالک القائم علیه السلام، لن یظهر ابدا حتی تخرج ودایع الله عزوجل، فاذا خرجت ظهر علی من ظهر من اعداء الله عزوجل جلاله، فقتلهم.».24

زرارة بن اعین گوید: از امام صادق شنیدم که می فرمود: «همانا برای قائم (پیش از آن که قیام کند) غیبتی است.» . سپس فرمود: «او، منتظری است که مردم; در ولادت اش; به شک و تردید می افتند و بعضی می گویند: «زمانی که پدرش (امام حسن عسکری علیه السلام) رحلت کرد، فرزندی برای او نبود» و بعضی گویند: «دو سال قبل از وفات پدرش; متولد شده است » ; زیرا، خداوند عزوجل، محققا، امتحان خلقش را دوست می دارد و در آن هنگام، باطل جویان، شک و تردید می کنند

ابن ابی عمیر، از امام صادق علیه السلام نقل می کند که از اباعبدالله (امام صادق علیه السلام) پرسیدم: «چرا امیرالمؤمنین علیه السلام در ابتدای امر، با مخالفان خود کارزار و جنگ نکرده؟» . فرمود: «به جهت آیه ای که در کتاب خداوند عزوجل بوده: «اگر مؤمنان و کفار (در مکه) از هم جدا می شدند، همانا کافران را عذاب دردناکی می کردیم.» گوید: گفتم: «مقصود از «تزایلهم (جدا شدن) چیست؟» . فرمود: «مقصود نطفه های مؤمنانی است که در صلب های کافران به ودیعت گذاشته شده اند.

همین طور قائم هم مادامی که ودایع خداوند عزوجل آشکار نشده، ظهور نخواهد کرد. پس وقتی مؤمنان از صلب های کافران، آشکار شدند، او نیز ظهور می کند و بر دشمنان خداوند عزوجل غلبه یافته و آنان را می کشد.» .

شیخ صدوق، در کتاب علل الشرایع 25 این روایت را به سند دیگر از ابراهیم کرخی، از امام صادق علیه السلام نقل کرده است.

 

هشتم - سر غیبت معلوم نیست و فقط خدا می داند

امام زمان

حدیث - عبدالله بن فضل هاشمی گوید: از امام صادق جعفر بن محمد علیهم السلام شنیدم که می فرمود: «همانا صاحب این امر را غیبتی است که ناچار از آن است. و هر باطل جویی، در آن، به شک می افتد.» .

گفتم: «فدایت شوم! برای چه؟» . فرمود: «به جهت امری که به ما اجازه نداده اند آن را بر شما آشکار سازیم.» . عرض کردم: «چه حکمتی در غیبت او است؟ » . فرمود: «حکمت غیبت او، همان حکمتی است که در غیبت حجت های الهی پیش از او بوده است. وجه حکمت غیبت او پس از ظهورش آشکار گردد، همچنان که وجه حکمت کارهای حضرت خضر علیه السلام - از شکستن کشتی و کشتن پسر بچه و به پا داشتن دیوار بر موسی علیه السلام روشن نبود تا آن که وقت جدایی فرا رسید. 26

ای پسر فضل! این، امری از امور الهی و سری از اسرار خدا و غیبی از غیب های پروردگار است و چون دانستیم که خداوند، عزوجل، حکیم است، تصدیق می کنیم که تمام کارهای او حکیمانه است هر چند وجه و علت آن برای ما آشکار نباشد.» .

ما، تا این جا، سعی کردیم نمونه ای از روایاتی را که در باره ی اسباب غیبت بودند، دسته بندی و معرفی کنیم. و این که این علت ها را به عنوان علت، می پذیریم یا نه، و یا این که در صورت پذیرفتن، آیا هر کدام از این ها، علت تام هستند و یا ناقص، یعنی وجودشان برای وجود معلول، لازم و کافی است و وجود معلول، به چیز دیگری به غیر از آن، توقف ندارد، یا این که بودن و وجودشان برای وجود معلول، لازم است، اما کافی نیست، و یا اینکه هیچکدام به عنوان علت نبود، ان شاء الله، در جای خودش بحث خواهیم کرد.

 

تدوین : سید حسن واعظی



   كاري كنيم ؛ ورنه خجالت برآورد

                                    

                                                                 روزي كه رخت جان به جهان دگر كشيم

 

روايت شريفي از پيغمبر اكرم(ص): كه مي فرمايد در شب معراج

گروهي را در آتش ديدم در حالي كه مردار مي خوردند از جبرئيل پرسيدم

اينها چه كسانند گفت اينها كساني هستند كه در دنيا گوشت مردم را

مي خوردند يعني غيبت مرم مي كردند.

 

«غيبت»

 

اول از گناهاني كه كبيره بودنش به واسطه ي وعده ي عذابي است كه در قرآن مجيد و

 اخبار كثيره بر آن داده شده ، غيبت كردن است.

 ويل هم نام دركه اي است از دركات جهنم يا چاهي در آن است و به معني شدت

 عذاب هم استعمال شده است بنابراين غيبت گناهي است كه در قرآن مجيد در جاهاي

 متعدد وعده عذاب بر آن داده شده و كبيره است.

 

معني غيبت:

 

رسول خدا(ص) مي فرمايد: غيبت آن است كه درباره ي برادر دينيت عيبي را كه خداوند

 بر او پوشيده است بگوئي .

 حضرت موسي بن جعفر(ع) مي فرمايد: هر كه بگويد درباره ي كسي كه حاضر نيست چيزي

 را كه در او هست و مردم هم آنرا مي دانند غيبت نيست و اگر چيزي را كه در اوست

  و مردم نمي دانند بگويد غيبتش را كرده و اگر چيزي كه در او نيست بگويد او را

  بهتان زده است.

 

روايات و آياتي درباره غيبت:

 

شهيد ثاني از حضرت صادق (ع) و از پيغمبر اكرم (ص) روايت مي كند كه نزديكترين

 حالات به كفر آن است كه شخص از ديگري كلمه اي بشنود و آنرا ضبط كند تا او را با آن

 رسوا نمايد ، چنين اشخاصي در آخرت بهره اي ندارند.

 در سوره ي حجرات مي فرمايد:«نبايد بعض شما ديگري را غيبت كند آيا دوست مي دارد

 يكي از شما كه گوشت برادر خود را بخورد در حالي كه مرده باشد .»

 حضرت امام حسن عسكري(ع)مي فرمايد :غيبت كردن شما از برادر مؤمنتان بزرگتر است

 در حرام بودن از خوردن مردار.

 رسول خدا(ص)مي فرمايد: مروي است گناه  غيبت از زنا بدتر است زيرا زنا كننده اگر

 توبه كند خداوند او را مي آمرزد لكن غيبت كننده را نمي آمرزد مگر شخص غيبت شده

 او را ببخشد.

 

جواز غيبت:

 در روايت است«هر گاه فاسقي گناه را آشكارا به جا آورد احترامي ندارد و غيبت او حرام

 نيست»*مثلاً كسي كه در خيابان شراب بنوشد.*

 

كفاره غيبت و توبه ي آن:

 واجب است فوراً پشيمان شود از حيث اينكه مخالفت پروردگار خود را كرده و پس

 از پشيماني قلبي به زبان نيز استغفار نمايد و عازم باشد كه ديگر گرد چنين گناهي نرود

 و چون ظاهر بعضي روايات آن است كه شخص غيبت كرده شده بر غيبت كننده حقي

 پيدا مي كند بايد در صورتي كه ممكن است از او طلب عفو نمايد و او را از خود خوشنود

 كند و چنانكه در مقابل غيبتي كه كرده او را به نيكي ياد كند بهتر است.

 در صورتي كه غيبت شده مرده يا دسترسي به او نيست يا طلب عفو از او

 مستلزم محذوري است از غيبت بي خبر است و به واسطه ي شنيدن آن غضبناك

 و ناراحت مي شود برايش طلب مغفرت و دعا كند و از خدا بخواهد  او  را خوشنود

فرمايد انشاءالله كه بخشيده مي شود.

 

ويادمان نرود كه خداوند تواب و رحيم است.

 

*براي تعجيل در ظهور آقا صلوات*



 

حجة الاسلام والمسلمين دكترعليرضا سليمي نماينده محترم مردم شهرستانهاي دليجان ومحلات درمجلس شوراي اسلامي  درروز سه شنبه مورخ 03/01/89 دربازديدسرزده اي ازروستاي قالهردرمسجدجامع حضور يافتند وبعدازاقامه نمازجماعت مغرب وعشا دربياناتي ابتدا فرارسيدن سال نو رابه اهالي تبريك گفته وبانقل حديثي نبوي مردم رابه اتحادوهمبستگي دعوت نمودندايشان بااشاره به حضورمردم ايران درتظاهرات 22 بهمن وحمايت ازنظام مقدس جمهوري اسلامي فرمودند:« بايد به اين مردم آفرين گفت، مامسئولين به اين ملت افتخارمي كنيم زيراهركجا احساس كردندكه اسلام ومملكت درخطر است به صورت خودجوش به ميدان آمدندوحمايت خودرااز انقلاب ورهبري رابه گوش جهانيان رساندند»
درپايان  ايشان به استماع حرفها و درد دلهاي مردم  واهالي پرداختند و بعدازآن به اتفاق هيئت امناء مسجد و كانون واعضاي شوراي اسلامي ازمحل كانون فرهنگي هنري صاحب الزمان (عج) بازديدنمودند دراين بازديد ابندامسئول كانون ضمن خيرمقدم به نماينده محترم مردم شهرستانهاي دليجان ومحلات به بيان فعاليتهاي كانون پرداخت وازآقاي سليمي خاستار شد تا با همكاري ديگرنمايندگان قوه مقننه جهت بهبود بودجه فرهنگي هنري كانونهاي مساجداقدام فرمايندكه ايشان نيزقول پيگيري وراي زني دادند
درپايان آقاي سليمي يك عددميزتنيس به كانون فرهنگي هنري مسجدجامع قالهراهدا نمودند



صفحه قبل 1 ... 33 34 35 36 37 ... 40 صفحه بعد